تسخیر لانه جاسوسی باعث وضع اولین تحریمها از سوی دولت آمریکا شد. بعد از آن هم به بهانههای دیگر به طور متوالی تحریمهای ناجوانمردانه اقتصادی بر زندگی مردم ایران تحمیل شد. تحریمها همه ابعاد جامعه از دارو و تجهیزات جراحی گرفته تا قطعات یدکی هواپیماهای مسافری را دربر میگرفت. آنچه که از کشورهای اروپایی و آمریکایی و اقمار آنها وارد کشور میشد، یکباره مشمول تحریم شد. بیش از 50 درصد از کارخانجات به خاطر نبود قطعات یدکی و مواد اولیه به حالت تعطیل درآمد و تعداد بی شماری از کارگران بیکار شده و یا به کارهای دیگر تن دادند که در تخصص و مهارت آنها نبود. از نگاه آسیب شناسی اجتماعی، بیکاری یکی از بسترهای اصلی آشکارساز ناهنجاریهای اجتماعی است. متلاشی شدن خانوادهها، افزایش آمار طلاق و بیوهها، فرزندان خانوادههای طلاق، مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهرها و به وجود آمدن محلات حاشیهای وشهرکهای اقماری و افزایش دستفروشی و مشاغل کاذب از اصلی ترین عوارض اقتصادی تحریمها در رابطه با منابع انسانی بود.
در این مدت بسیاری از هواپیماهای مسافری یا زمینگیر شدند یا با قیمتی چندین برابر قیمت اصلی قطعات یدکی خود را تهیه کردند؛ بسیاری از صنایع نتوانستند هزینههای تحریم را تحمل کرده وبه ورشکستگی کشیده شدند. آمار بیکاری و بعضی از بزهکاریهای ناشی از فشارهای اقتصادی در جامعه افزایش پیدا کرد. متاسفانه در قضیه انرژی هستهای با تشدید تحریمها و تقویت محاصره اقتصادی، بیشترین فشار به بدنه اقتصادی و اجتماعی ایران وارد شد. در این میان کاسبان تحریم فرصت را غنیمت شمرده و از طریق دلالی و واسطه گری ثروت هایی نجومی و رویایی به دست آوردند. فاصله فقیر و غنی بیشتر شد و تبعیض وشکاف اقتصادی باعث بروز نوکیسه گان و فقیرانی شد که به زیرخط فقر مطلق سقوط کردند. حضرت علی (ع) در جایی میفرمایند به خدا پناه میبرم از فقر و فساد. یعنی فقر یکی از زمینههای بروز فساد است و احتمال دارد دامنهای پاک و پاک دستان را آلوده سازد. متاسفانه در این شرایط بعضی از افراد یا خود را به تغافل زدند یا تلاش کردند واقعیت آشکار را کتمان کنند. اکثریت اینگونه اشخاص در ردیف رانت خواران و ویژه خواران و دلالان فرصت طلب تحریم بودند.
آثار تحریمها باعث شد تا بسیاری از خانوادهها به قصد مهاجرت از کشور خارج شوند و در گرداب هولناک قاچاقچیان انسان گرفتار شوند.60 درصد مهاجرینی که بعد از تحریمها تحت فشارهای اقتصادی و بیکاری از کشور خارج شدند، متخصصانی بودند که دیگر زمینه فعالیت در کشور نداشتند. 45 درصد از سرمایه دارانی که زمینههای فعالیت اقتصادی را نامساعد یافتند سرمایههای خود را از کشور خارج و باعث رشد اقتصادی بعضی از کشورهای همسایه شدند. کشورهایی مثل کانادا و بعضی کشورهای اروپایی از نیروهای متخصص اعم از پزشکان و جراحان و مهندسان و تکنیسینها بی نیاز شدند آنچنان که تحریمهای اقتصادی ایران را برای خود دریچه رحمت قلمداد کردند.
به عنوان یکی از بنیانگذاران آسیب شناسی اجتماعی در ایران با اطمینان میگویم افزایش بعضی از آسیبهای اجتماعی مثل طلاق، بیکاری، دله دزدی، اختلاس و رشوه میتواند از عوارض تحریمها باشد. اما اعتیاد را نمیتوان ناشی از تحریم دانست چرا که بسیاری از افراد بیکار معتاد نمیشوند. معتادانی که به طرف کوکایین یا روانگردانهای گران قیمت تشریفاتی کشیده شدند اصلا مشکل اقتصادی ندارند. البته افزایش بیکاری بر روی افزایش آمار اعتیاد تاثیر دارد اما نمیتوان گفت که هر بیکاری به طرف اعتیاد میرود. افسردگی و خودکشی به دنبال آن نیز میتواند یکی از آسیبهای ناشی از مشکلات اقتصادی باشد. آمار خودکشی تقریبا در دهه اخیر نسبت به دهه گذشته 5/2 برابر بیشتر شده است. افزایش دله دزدیها هم تا 10 برابر اضافه شده است. زنانه شدن فقر هم ناشی از بیکاری و مشکلات اقتصادی بود. بیش از 2 میلیون خانواده در کشور زن سرپرست هستند که سالیانه تعدادی به آنها اضافه میشود. میتوان گفت تحریم باعث افزایش عمده آسیبهای اجتماعی شده است. افزایش بیکاری منجر به متلاشی شدن خانوادهها و بالا رفتن آمار طلاق شد. کاهش آمار بیوهگی به 16 سال باعث بروز کارگران جنسی در سنین پایین شد که تمام این موضوع مربوط به تحریمها نیست ولی باعث افزایش آن شده است.
60 درصد از کودکان کار فرزندان کشورهای بیگانه هستند که از کشورهای همسایه به دلیل جنگ و مشکلات سیاسی به کشور ما آمدند.40 درصد از کودکان کار فرزندان خانوادههای ایرانی هستند که ناشی از بیکاری موجود در شهرها و روستاها و سرازیر شدن خانواد هها به کلانشهرها و حاشیه آنها است. کمبود دارو ناشی از تحریمها باعث شد داروهای پیوند کلیه یا پیوند قلب و اعضا به طرز چشمگیری کاهش یابند؛ البته بعضی از این کمبودها باعث شکوفایی پژوهشهای پزشکی و تولید داروهای ضروری در ایران شد؛ اما داروهای سرطان، شیمی درمانی و پیوند به 60 برابر قیمت اصلی خود رسید که باعث مرگ خاموش فقیران و بینوایان و یا فروش اعضای بدن از سوی آنها شد. میتوان گفت اینگونه عوارض اجتماعی ناشی از آثار شوم تحریمهای اقتصادی است. اما سوء مدیریت، ضعف برنامه ریزی، تنوع سیاست گذاری، قبیله پروری و قوم سالاری را دیگر نمیتوان به حساب تحریمها گذاشت؛ چرا که در صورت وجود مدیریت صحیح اقتصادی میتوانستیم بسیاری از تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم. متاسفانه ضعف مدیریت و مدیریت فرصت طلبانه این اجازه را به کشور نداد.
اینک باید قضاوت کرد که آیا برداشتن تحریمها میتواند جامعه را به حالت اولیه خود باز گرداند؟ در این میان دو گروه افراد وجود دارند. گروه اول که برداشتن تحریمها را در بازگشت به شرایط رشد و رفاه اقتصادی بی تاثیر میدانند. گروه دوم از جمله اینجانب اعتقاد داریم که با برداشتن تحریمها معجزه اقتصادی حداقل در کوتاه مدت مقدور نخواهد بود اما دریچههای امید باز خواهد شد. وقتی که مواد اولیه و قطعات صنعتی وارد کشور شود آهسته آهسته چرخهای کارخانجات و صنایع به حرکت درخواهند آمد. وقتی این واحدها با کمبود نیروهای ماهر و نیمه ماهر مواجه شوند نیروی انسانی لازم از کشورهای خارج به خانه خود بازخواهند گشت.
اما امید اینکه بلافاصله بعد از تحریمها مشکلات اقتصادی حل و فصل شود تفکر ساده اندیشانهای است چرا که در دولت گذشته مشکلات فرهنگی اقتصادی آنچنان عمیق شد که اختلاسهای میلیاردی و نجومی حاصل آن بود. متاسفانه خروج میلیاردها میلیارد سرمایه به صورت اختلاس از کشور باعث تضعیف صندوق ارزی و پشتوانه مالی کشور شد. تضعیف ریال در مقابل پولهای رایج سایر کشورها باعث کم ارزش شدن پول جاری کشور شد چنانکه ریال حتی بعد از پول افغانستان و بسیاری از کشورها قرار گرفت. بانکهای خارجی به علت تحریم از گشایش اعتبار اسنادی خودداری کردند و تجار بالاجبار از طریق دلالان و واسطهها به فعالیتهای بازرگانی خود مشغول شدند. در این زمنیه هم با کلاهبرداران بین المللی یا داخلی مواجه شدند که زیانهای هنگفتی به مردم وارد شد. البته بلافاصله بعد از برداشتن تحریمها معجزهای که مورد انتظار هست اتفاق نخواهد افتاد؛ چراکه سیاست گذاریها و برنامه ریزیهای اصلی بر اساس دلار موجود قیمت گذاری و بودجه بندی شده و تا شاخص قیمت دلار مثل قبل نشود با ارزانی گذشته روبهرو نخواهیم شد.
رفع تحریمها در کوتاه مدت معجزه نمیکنددکتر اسماعیل کهرم؛مشاور سازمان حفاظت محیط زیست |
تحریم مانند نسیمی است بر کوه دماوند! این تحریمها اثر مثبت دارد و باعث سازندگی و بالندگی میشود؛ این تحریمها را خدا فرستاده برای اینکه ما به خودمان بیاییم و خودمان را تقویت کنیم و خودکفا شویم؛ اینها حرف هایی بود که برخی مقامات در باره تحریم میگفتند و بنده همه را شنیدم. کم کم این اظهارات تبدیل شد به اینکه این تحریمها ظالمانه است. یعنی کم کم نگاه به تحریمها واقع بینانه شد تا جایی که الان رسانهها از ما میخواهند تاثیر تحریمها را بر محیط زیست بیان کنیم. حقیقت مطلب این است که این تحریمها تمام جنبههای حیات اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار داده و تخریب کرده است.
طبق تحقیقات انجام شده در سال 2005 میلادی، میزان خسارت ناشی از آلودگی هوا در بخش سلامت کشور 9 میلیارد تومان بود. در تهران دچار یک بحران زیست محیطی شدیم و دستیابی به استانداردهای آلودگی یورو 4 در خودروها به تاخیر افتاده است. در زمینه مقابله با گرمایش زمین دچار مشکل شدیم و نتوانستیم مشکل ریزگردها را حل کنیم. حداقل 50 درصد این مشکلات مربوط به تحریمها است. در تاسیسات نفتی ما مثل پالایشگاه جم، شعلههای سرکش فلر تا 70 متر به آسمان میرود. این شعلهها باعث میشود گاز با ارزش این مملکت به عنوان ضایعات بسوزد و به حلق هم مملکتیهای ما در نقاط مختلف استان بوشهر برود. در همان پالایشگاه جم در بوشهر میبینیم که گوگرد حاصل از تصفیه گازها را کنار خیابان میریزند و یک انبار ندارند که به طریق صحیح صنعتی اینها را به بنادر فروش منتقل کنیم. گوگرد را کنار جاده میریزند و ماشینها که از رویش رد میشوند تبدیل به گرد میشود و به ریه هموطنان ما میرود؛ یا اینکه در بنادر با ابتدایی ترین وسایل این گوگرد را سوار کشتی میکنند که مقدار زیادی از آن داخل آب خلیج فارس شده، آب را اسیدی میکند و زندگی را از بین میبرد. همه اینها در اثر تحریمها است زیر اجازه ورد تکنولوژیهای جدید را نداریم.
در این چند سال نتوانستیم تکنولوژیهای جدید در این حوزهها را وارد کشورکنیم. اجازه نمیدهند. مثلا میگویند سرمایه گذاری در صنایع نفت از 40 میلیون دلار به این طرف قدغن است. 40 میلیون دلار در صنایع نفت مثل پول تو جیبی است. صنعت نفت ما برای نوسازی نیاز به سرمایه گذاریهای میلیارد دلاری دارد و اجازه نمیدهند ما تکنولوژیهای جدید را استفاده کنیم. در بندر امام وسایل اطفای حریق یا وسایل ممانعت از پخش آلودگیها در خلیج فارس با ده برابر قیمت خریداری میشود چون نمیگویند مقصد ایران است. جنس را به دوبی میفرستند از آنجا به استانبول و بعد کراچی و. .. بعد ده برابر قیمت به ایران میرسد. همین است که ما در زمینههای مختلف جلوگیری از آتش سوزی و یا جلوگیری از آلودگیها کمبود داریم.
سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیز داری هیچ چیزی برای اطفای حریق ندارد. منطقهای در اطراف دماوند دچار آتش سوزی شده بود و به سازمان جنگلها خبر دادیم. بعد نیم ساعت با یک وانت آمد و چهار نفر نیرو آمدند. وسائل اطفای حریق شان ترکههای شاخههای زبان گنجشک و بید مجنون بود. شاخههای تازه را کنده بودند که برسر آتش بزنند و خاموشش کنند. یعنی هیچ چیز ندارند و هرجا که جنگلها آتش میگیرد، تنها کاری که میکنند این است که از قوای مردمی استفاده کنند. میگویند هلیکوپتر! هیچ جای دنیا برای خاموش کردن آتش از هلیکوپتر استفاده نمیشود. تانکر آب و هواپیماهای اطفای حریق را به ما نمیفروشند. یعنی تمام جنبههای زندگی ما تحت تاثیر است از غذا و دارو و از وسایل صنعتی. حتی وسایل صنعتی چند منظوره که هم میتوانند در صنعت نفت استفاده شوند و هم احتمالا در صنعت هستهای را به ما نمیدهند. تا وقتی توافق ایجاد نشود اجازه واردات اینها را نداریم.
تحریمها تمام جنبههای زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده. داروهای بیهوشی تاریخ مصرف گذشته در یکی از بیمارستانهای معروف تهران مصرف شد و باعث فوت چند نفر شد. چطور میشود روی جان اینها درصد گذاشت؟ هر سال در تهران 5 هزار نفر بر اثر آلودگی هوا جان میدهند. شما چطور میتوانید روی اینها قیمت بگذارید؟ در زمینه ریزگردها، ما پول داریم ولی نمیتوانیم تکنولوژی وارد کنیم. الان 93 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. در کشاورزی آب را به همان روشی مصرف میکنیم که زمان کوروش کبیر مصرف میشد. ما برای کاهش مصرف آب کشاورزی نیاز به استفاده از روشهای جدید داریم اما تکنولوژی استفاده از آبپاشی قطره ای، بارانی یا مه پاش را به ما نمیدهند. همین است که امروز برای تامین آب صنعت و آب شرب دچار مشکل شده ایم. میبینید که این تحریمها نه تنها بر نفت و گاز و ریزگرد و دارو اثر میگذارد بلکه حتی بر روی آب آشامیدنی ما و کیفیت و کمیت آن هم موثر است.
آقای روحانی، رئیس جمهور، گفتند که تحریمها حتی بر روی آب آشامیدنی ما هم اثر گذاشته. این حرف کاملا درست است. تاثیرش این است که ما تکنولوژِی، وسایل و تجهیزات مناسب برای تصفیه آب را نداریم. مجبور هستیم از آبهای زیر زمینی استفاده کنیم اما این آبها کیفیت مناسبی ندارند و مشکل تصفیه داریم. یک استکان آب بریزید و ببینید ته ظرف چقدر رسوب دارد. اگر تکنولوژی داشتیم و میتوانستیم مثلا از سیستمهای جدید آبیاری که در آمریکا استفاده میشود، استفاده کنیم، در آن صورت دیگر مجبور نبودیم مقداری زیادی از آب را در کشاورزی هدر دهیم. در زمینه تصفیه آب از نظر تکنولوژیکی دچار اشکالات زیادی هستیم. چون این تکنولوژیها دو منظوره است و هم به درد آب میخورد و هم برای راکتورها استفاده میشود، نمیگذارند ما آن را داشته باشیم.
یادم هست آقای احمدی نژاد یک بار گفت «آقا! ما میرویم فلان راه را پیدا میکنیم برای ورود فلان تکنولوژی. بعد غربیها بلافاصله متوجه شدند و راهش را بستند.» مرد حسابی! بیکار بودی بگویی اینقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود؟ تحریمها تمام جنبههای زندگی اجتماعی، بهداشتی، آموزشی، فرهنگی، نظامی و. .. را تحت تاثیر قرار داده. شما وقتی برای اطفای حریق ده برابر قیمت یک قطعه را میپردازید تا آن را وارد ایران کنید برای جاهای دیگر پول میماند؟
پیش بینی من این است اگر امروز توافق شود، حدود 5 سال زمان میبرد تا مشکلات محیط زیست به حالت قبل برگردد. البته الان شرکتها و نمایندگیها و سرمایه گذاران پشت درهای ایران صف کشیدند برای اینکه ایران یک بازار سودده است. ولی از رفع تحریمها نباید انتظار معجزه داشت. مسائل آنی حل نمیشود. زمان میبرد تا رفع شود. بالاخره اینجا ایران است و ما مسائل مربوط به اینجا را داریم از جمله مدیریت ایرانی. ایران یک کشور جهان سومی است و ما نمیتوانیم مثل اروپا و آمریکا مدیریت داشته باشیم یا عمل کنیم..بنابراین نمیتوانیم در کوتاه مدت انتظار معجزه داشته باشیم اما مشکلات به تدریج حل میشوند.
ما از چهار جانب تحریم هستیم. اوباما میتواند بلافاصله همه تحریمها را رفع کند. کنگره آمریکا ورق به ورق تحریمها را میبیند تا آنها را لغو کند. حدود 6 ماه طول میکشد تا شورای امنیت سازمان ملل تحریم را بردارد. تحریمهای اتحادیه اروپا هم هست. هرکدام از این چهار مرجع باید روی رفع تحریمها نظر داشته باشند. تازه مسئله اتمی یکی از دلایل تحریمها است. شما میدانید که جهان غرب از ایران میخواهد مسائل دیگری را هم رعایت کند. به همین دلیل تحریمها به طور کلی و آنطور که ما انتظار داریم برطرف نمیشود ولی قسمت عمده آن در ظرف پنج سال برطرف میشود و تاثیرات مثبتی روی بهبود وضعیت محیط زیست خواهد داشت.
زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشت زندانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
محمدعلی ابطحی در گفتگو با روزان :توافق هستهای فضای سیاسی را بسته تر میکندروزان نیوز-وزرای دولت تدبیر و امید همه تخم مرغ هایشان را در سبد روحانی نمیگذارند. |
دل آرام یوسفی: محمد علی ابطحی، معاون پارلمانی دولت اصلاحات در گفتگو با روزان میگوید: با توافق هستهای شرایط اقتصادی و اوضاع معیشتی و رفاهی مردم بهتر میشود ولی از لحاظ سیاسی و انتخاباتی، سختگیریهایی بوجود میآید، علیالخصوص در انتخاب کاندیدا که این سختگیریها و فضای بسته بیشتر به چشم میآید.
مشروح گفتگو در ادامه میآید:
با توجه به اخبار رسیده چیزی به رسیدن توافق نهایی هستهای باقی نمانده است.به نظر شما توافق هستهای چقدر میتواند در انتخابات آتی مجلس تاثیرگذار باشد؟
به نظر من، این موضوع خیلی نمیتواند تاثیرگذار در امور داخلی کشور باشد علی الخصوص در بحث انتخابات بلکه فضا بعد از توافق بسته تر نیز میشود.
اما برخی معتقدند این توافق به نفع حامیان دولت تمام میشود؟
پیش بینی من این است که فضا بسته میشود. البته این را هم بگویم که با توافق شرایط اقتصادی و اوضاع معیشتی و رفاهی مردم بهتر میشود ولی از لحاظ سیاسی و انتخاباتی سخت گیری هایی بوجود میآید علی الخصوص در انتخاب کاندیدا که این سخت گیریها و فضای بسته بیشتر به چشم میآید.
از چه بعدی این دیدگاه را مطرح میکنید؟
از این حیث که افرادی نمیخواهند این فضا بوجود بیاید به دلیل اینکه گروههای سیاسی هستند که بعد از نهایی شدن توافق میتوانند فعالیت سیاسی بیشتری انجام بدهند که این موضوع باعث دل نگرانی خیلی از این افراد میشود.
این سختگیری از جانب دولت است و یا از جانب نهادهای دیگر؟
این سختگیری کلی است.
نقش دولت در این سختگیری چیست؟
دولت خیلی نمیتواند تلاش کند و نقشی در این زمینه داشته باشد. دولت تنها در راستای اجرایی کردن وعده هایی که در زمان انتخابات درحوزه سیاست داخلی داده بود تلاش خواهد کرد. وعده هایی که متاسفانه تا امروز هم نتوانسته به آن صورت نهایی کند.
فکر میکنید دلیل اصلی که دولت نتوانسته شعارهایش را عمل کند، چیست؟
دو دلیل عمده دارد. یک دلیل بخش هایی است که راضی به ریاست جمهوری روحانی نبودند که همین بخشها عمده قدرت در دستشان است. این افراد با دولت همراهی نمیکنند. چون مسئولیت دارند، دیدگاهها و وعدههای روحانی در این بخشها اثرگذار نیست. دلیل دیگر، تنها بودن روحانی در کابینه است که همین موضوع باعث میشود روحانی همراهی برای عملی کردن وعدههای سیاست داخلی خود نداشته باشد.
چرا دولت نتوانست افرادی را که همخوان با دولت نیستند وسنگ اندازی میکنند، از سمتشان برکنار کند؟
عمده این مشکلات حوزه اجرایی نیست که دولت بتواند دست بیاندازد و اقداماتی انجام دهد و یا حوزه هایی نیست که روحانی بتواند دخالت کند و تغییراتی انجام دهد. بیشتر بر میگردد به قوای دیگر که از دست روحانی خارج است از این رو چارهای ندارد جز اینکه مدارا کند.
چرا کابینه همراه دولت نیست؟
دو دلیل دارد. دلیل اول تجربه دولت اصلاحات است که کابینه همه جور همراه دولت بود، بعد از اتمام دولت با این افراد برخورد سیاسی شد و عملا به ضرر دولت تمام شد. روحانی افرادی را روی کار آورد که محافظهکار و محتاط هستند و این افراد همه تخم مرغ هایشان را در سبد روحانی نمیگذارند.
با توجه به این نگاه چرا روحانی این افراد را انتخاب کرد؟
روحانی با تصور اینکه دولت اعتدال دارد نیروهای محافظهکار و محتاطی را روی کار میآورد ولی عملا معنای دولت اعتدال شده باج دادن به اصولگرایان است که این چیز جالبی نیست.
روزان