
درگذشت مرتضی احمدی
1393/10/2
«صدای طهرون» خاموش شد
نشر این خبر با ذکر منبع: www.sarzaminjavid.com بلامانع است
ساعاتی مانده به شب یلدای ٩٣، «مرتضی احمدی» با پاییز همسفر شد. این هنرمند پیشکسوت که دیگر همه او را بهعنوان «صدای طهرون» میشناختند، قبل از ظهر یکشنبه ٣٠آذر به دلیل مشکل ریوی در منزلش درگذشت. احمدی در خاطره تکتک ایرانیها جا داشت. او را از کودکی به یاد داریم. از فیلم «حسنکچل» که راوی قصه بود؛ با آن صدایی که که در خاطر هر شنوندهای میماند. همچنین دوبله روباه مکار در کارتون پینوکیو، یکی دیگر از کارهای ماندگار اوست. احمدی در کتاب «من و زندگی» درباره خودش نوشته: «دهم آبانماه سال ١٣٠٣ در جنوبیترین نقطه تهران در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم. پدرم سقطفروشی داشت و به قول قدیمیها دستش به دهنش میرسید. درست است که پدر و مادرم در تهران زندگی میکردند و در همین شهر با هم ازدواج کردند، ولی اصلا تفرشی هستیم و هیچگاه ارتباطمان را با زادگاه خوشآبوهوای تبارمان قطع نکردیم.» در طول آن سالها، در تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون به شهرت رسیده و در زمره مشهورترین بازیگران نمایشهای رادیویی درآمده بود. صراحت لهجه و حاضرجوابی او زبانزد بود. تنها یک هنرمند را میتوان در این مقام با او مقایسه کرد و آن زندهیاد «منوچهر نوذری» است که هردو در رادیو به اوج رسیدند. طنازی توام با قیافه حقبهجانب او، هر مخاطبی را غافلگیر میکرد. از همینرو، خاص بود. در مقام بازیگر، بازیهایش همواره دلنشین بود و در مقام صداپیشه، صدایش بهیادماندنی. در آخرین گفتوگویش به «شرق» گفته بود: «همهچیز برای من از سال١٣٢٢ آغاز شد؛ سالی سراسر اقبال که تمام سالهای بعد را زیر تاثیر خود گرفت و من را به جایی رساند که اینک هستم.» منظورش قبولشدن در آزمون «صدا»ی وزارت فرهنگ و هنر در آن سال است که از این رهگذر توانست به صحنه تئاتر راه یابد و پیشپردهخوان ١٩سالهای شود که صدایش سحر میکرد و همین سبب شد که به صداپیشگی در سینما نیز روی آورد. او بههمراه مجید محسنی، حمید قنبری، جمشید شیبانی و عزتالله انتظامی تا سال ١٣٣١ جزو پیشپردهخوانان بنام پایتخت بودند.
او سال١٣٢٦ جزو اولین کسانی بود که به دوبله فیلم سینمایی در ایران میپرداختند و مدیریت آن با عطاءالله زاهد و پرویز خطیبی بود. همان سالهاست که «ضربیخوانی» را آغاز میکند. او در اینباره گفته: «از قدیم گفتهاند که با یکدست نمیتوان دو هندوانه برداشت. اما من توانستهام با یک دست چند هندوانه بردارم.» این بازیگر پرجنبوجوش، هیچگاه از پای ننشست. در تمامی این سالها مدام پرکار بود. بازیگری در سینما و تلویزیون و بهجاگذاشتن خاطره در چشم مخاطبان، از او نزد علاقهمندان، هنرمندی محبوب ساخت. رفتهرفته که سنش بالا رفت، به این نتیجه رسید که حاصل آنهمه مشاهده و تجربه را باید در چند مجلد گرد آورد. دستبهکار شد و در نخستینگام، تاریخچه پیشپردهخوانی و در گام بعد تاریخچه ضربیخوانی را گردآوری کرد. بهدنبال آن ترانهها و اشعار ضربیخوانی را جمع کرد تا در قالب کتابی با عنوان «کهنههای همیشه نو» منتشر کند که منتشر هم شد. تا دم مرگ چهار جلد کتاب منتشر کرد و به همین تعداد هم در دست چاپ داشت. در همان گفتوگو با «شرق» ابراز امیدواری کرده بود که هرچهزودتر مجوزشان در ارشاد صادر شود: «میتوانم ادعا کنم بیش از ٧٠سال است که یکسره در این کار بودهام و هرگز هم خسته نشدهام. احساس سربلندی میکنم از اینکه میبینم عمرم به بیهودگی نگذشته است. من عاشق حرفهام هستم؛ عاشق هنر و عاشق آنها که به هنر عشق میورزند.» وقتی از کلام بازمیماند، هنوز زنگ صدایش در گوشم طنین داشت. ساده و بیتکلف حرف میزد و صمیمی؛ آنقدر صمیمی که برای نخستینبار هم که باشد، انگار سالهاست او را میشناسی.» در سینما هم برای اولینبار در فیلم «ماجرای زندگی» کار هوشنگ کاووسی در سال ١٣٣٢ بازی کرد و با آنکه در رادیو و دوبله فیلم متمرکز بود اما هرازگاهی هم برای سینما یا تلویزیون بازی میکرد. بازی او را در فریاد، شراره، معما، ماموریت، مردی که زیاد میدانست و سریالهای هفت شهر عشق، هردمبیل، آرایشگاه زیبا، زیر بازارچه و... به یاد داریم. او همواره یکی از بهترین صداهای ماندگار کشورمان بوده است و سال ١٣٥٦هـ. ش با ٣٩هزار رای، محبوبترین هنرپیشه سال رادیو شناخته شد.
احمدی تمام پیشپردههای تئاتریاش را از سال ١٣٤٤ با اجرای ارکستر ضبط و هرهفته در رادیو ایران پخش کرد که جزو آثار ماندگارش بهشمار میآید. لهجه تهرانیاش، هر مخاطبی را به روزگارانی میبرد که هنوز فروشندگان دورهگرد، در خیابانهای سنگفرش شهر با بانگی آهنگین، کالا میفروختهاند و زنهای برقعپوش از لای درهای چوبین کلوندار، دستی به در میآوردهاند تا از همان فروشنده دورهگرد، کالایی بخرند. اگر «ماشین مشتی ممدلی» بود، کالسکه هم بود و شهری که رفتهرفته دستخوش تغییر میشد و صدای زنگداری که در طول اینهمه سال مدام قصه میگفت و «تهران» که در صدای او زنده میماند. مراسم تشییع پیکر آن زندهیاد روز چهارشنبه سومدیماه، ساعت ٩ صبح از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) برگزار میشود.
Warning: mysql_query(): Access denied for user ''@'localhost' (using password: NO) in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11
Warning: mysql_query(): A link to the server could not be established in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11
Warning: mysql_fetch_array() expects parameter 1 to be resource, boolean given in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11
Warning: mysql_query(): Access denied for user ''@'localhost' (using password: NO) in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11
Warning: mysql_query(): A link to the server could not be established in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11
Warning: mysql_fetch_array() expects parameter 1 to be resource, boolean given in /home/sarzamin/public_html/includes/motarjem.php on line 11