نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
خانه حیوانات
بیماریهایی که با حیوانات به خانه میآوریم
همشهری - مهدی واعظی:
روبهروی ویترین مغازه ایستادهاید که یک دفعه جانوری کوچک و پشمالو خودش را به ساق پایتان میمالد و دور و برتان میچرخد؛ یک سگ نیم وجبی که سر دیگر قلادهاش در دست مشتری کناری شماست... یا همینطور که درحال پیادهروی هستید، با یک عابر رخ به رخ میشوید و نرمی دم یک گربه پرشین تپل روی دستتان کشیده میشود. صاحب گربه عذرخواهی میکند و گربه را محکمتر در آغوش میگیرد و به راهش ادامه میدهد.
يكي از معضلات فرهنگي و اجتماعي ساليان اخير شهرهاي بزرگ ما، نگهداري از سگها و گرداندن آنها توسط برخي مردم در خيابانها و معابر عمومي است، درحاليكه رواج اين پديده علاوه بر زيانآور بودن براي سلامت عمومي، يك معضل فرهنگي- اجتماعي و تقليدي كوركورانه از فرهنگ مبتذل غربي بهحساب ميآيد. البته پيدا شدن چند بچه شير در خيابانهاي شهر نشان داد كه همه حرف و حديثها به همين گرداندن سگها در انظار عمومي خلاصه نميشود و اين ماجراي نگهداري از جك و جانور توسط بعضي شهرنشينها ابعاد ديگري هم دارد. درباره نگهداري از حيوانات خانگي نظرات مختلفي از ديدگاه روانشناسي، فرهنگي و ديني وجود دارد كه دانستن آنها ميتواند پاسخ خوبي براي اين سؤال باشد: چرا خانههاي ما جاي نگهداري ازحيوانات خانگي نيست؟
نگهداري حيوان با راه و رسم اسلامي
سگ از نظر فقه اسلام جزو نجاسات شمرده ميشود و خريد و فروش آن حرام است؛ البته به جز مواردي كه در فتواي مراجع معظم تقليد مجاز شمرده شده كه عموما در چهارچوبهاي زندگي شهري نميگنجد. طبق اين فتواها، خريد و فروش و نگهداري سگ شكاري، سگ گله و زراعت و سگ باغ از اين حكم مستثني است ولي نجاست آنها به قوت خود باقي است. حجتالاسلام احمد مولايي، از استادان حوزه و دانشگاه نيز در اينباره ميگويد: «سگ نجسالعين بهحساب ميآيد؛ يعني مو، آب دهان، ترشحات بيني، ادرار و مدفوع، خون و... آن نجس است و باعث نجاست محيط اطرافش ميشود. با وجود چنين شرايطي، نگهداري كردن سگ در محيط منزل و بهخصوص آپارتمان به لحاظ شرعي و طهارت، تقريبا غيرممكن است». او به حيواناتي كه خون جهنده دارند، اشاره كرده و ميگويد: «حيواناتي مثل خرگوش، گربه، همستر، ميمون و... خون، ادرار و مدفوعشان نجس است و اگر موي آنها به لباس كسي بچسبد، نماز با آن لباس باطل است و بايد لباس را از وجود آن موها پاك كرد». اما بحث طهارت و نجاست تنها بخشي از مسائل شرعي نگهداري از حيوانات خانگي است. حقوق شهروندي و رعايت آن بحث ديگري است كه حجتالاسلام مولايي به آن اشاره ميكند و ميگويد: «احكام طهارت جنبه فردي دارد اما نگهداري از حيوانات جنبههاي اجتماعي هم دارد كه بايد به آن توجه كرد. ايجاد هر نوع مزاحمتي به لحاظ صوتي، بهداشتي، مسائل امنيتي و... براي ديگران، حرام است و عقوبت دارد».
دردسرهاي وابستگي به جانوران!
حيوانات خانگي براي خيلي از افراد حكم يك دوست را دارند كه جدا شدن از آنها برايشان غيرممكن است؛ يك همنشين بازيگوش و بيتوقع كه ميتواند سرگرمي خوبي براي آنها دست و پا كند. به همين دليل است كه روانشناسان به ارتباطداشتن با طبيعت و تعامل با دنياي حيوانات تأكيد دارند اما فقط براي مدتي كوتاه و تا محقق شدن اهداف تربيتي يا درماني خاص.
دكتر فاطمه زادهمحمدي، روانشناس باليني در اينباره ميگويد: «نگهداري از حيوانات خانگي از نگاه روانشناسي 2 جنبه دارد كه يكي مثبت و ديگري منفي است. بچهها اغلب به حيوانات علاقهمند هستند و اصرار دارند در خانه حيوان نگه دارند. براي آنها حمايت و نگهداري از حيوان ميتواند جنبههاي آموزشي داشته باشد و مسئوليتپذيري، روابط عمومي، كنش و واكنش و حتي تحرك بدني را در آنها تقويت كند اما بايد توجه داشت كه اين تأثيرات مثبت ممكن است به قيمت مشكلات بهداشتي و بيماري كودك تمام شود يا وقت زيادي از روز او را بهخود اختصاص دهد و نظم زندگي او را به هم بزند. بنابراين خيلي از والدين به اين نتيجه ميرسند كه براي آموزش مسئوليت پذيري به فرزندشان از راههاي ديگري استفاده كنند». دكترزاده محمدي وابستگي افراد به حيوان را بهعنوان يكي از انتقادهايي كه به نگهداري از حيوانات در خانواده مطرح است، ميداند و ميگويد: «گاهي حيوان آنقدر به جزئيات زندگي روزمره فرد راه پيدا ميكند كه حذف او عملا غيرممكن ميشود و حتي گاهي فرد احساس نياز به ارتباط با ديگران نخواهد داشت چون تمام توجه و محبت خود را معطوف به موجودي كرده كه نه او را ناراحت ميكند، نه حرف آزارندهاي به او ميزند، نه توقعي از او دارد و نه حتي بودن با او به معني يك تعهد مادامالعمر است! در عوض نسبت به صاحب خود وفادار و با محبت است و شيطنتها و جذابيتهاي خاصي دارد. بنابراين حيوان از نظر برخي افراد همنشين بهتري است و به همين دليل وابسته او ميشوند و روابط اجتماعي محدودتري پيدا ميكنند». او ادامه ميدهد: «از طرف ديگر، طول عمر حيوان بهطور متوسط بسيار پايينتر از طول عمر انسان است. بنابراين خيلي طبيعي است كه فرد نگهدارنده حيوان شاهد مرگ آن باشد و از آنجا كه وابستگي عاطفي به حيوان بهوجود آمده، تأثير اين مرگ خيلي سهمگينتر از چيزي است كه ما تصور ميكنيم؛ بهخصوص اگر فرد بعد از مرگ حيوان يا گمكردن او، يك حيوان ديگر تهيه كند و باز هم شاهد مرگ او باشد؛ درست مثل اين است كه فرد در طول عمر خود بارها و بارها مرگ كساني را كه دوست دارد، مشاهده كند».
مجازاتشدن به جاي حيوان زبان بسته!
نگهداري از حيوانات خانگي صرفنظر از ممنوعيتهاي قانوني و مزاحمتهايي كه براي همسايگان در پي دارد، به معني پذيرفتن مسئوليتهاي قانوني زيادي است كه شايد كمتر كسي از آنها اطلاع داشته باشد؛ مسئوليتهايي كه صاحب يك حيوان بهعنوان مالك و اختياردار او بايد قبول كند و پاسخگو باشد. بهطور مثال براساس ماده ۳۵۷ قانون مجازات اسلامي، صاحب هر حيواني كه خطر حمله و آسيب رساندن آن را ميداند بايد آن را حفظ كند و اگر در اثر اهمال و سهل انگاري موجب خسارت شود صاحب حيوان عهدهدار خواهد بود. همچنين در ماده ۳۶۰ قانون اسلامي آمده است: هرگاه كسي با اذن وارد خانه كسي بشود و سگ خانه به او آسيب برساند صاحب خانه ضامن است، خواه آن سگ قبلاً در خانه بوده يا بعدا وارد شده باشد و خواه صاحب خانه بداند كه آن حيوان او را آسيب ميرساند و خواه نداند. ماده ۳۵۹ اين قانون هم به بخشي ديگر از مسئوليتهاي صاحب حيوان اشاره دارد و ميگويد: هرگاه با سهل انگاري و كوتاهي مالك، حيواني به حيواني ديگر حمله كند و آسيب برساند مالك آن عهدهدار خسارت خواهد بود و هرگونه خسارتي بر حيوان حملهكننده و مهاجم وارد شود كسي عهدهدار آن نيست. در كنار تمام اينها، بد نيست بدانيد كه اصل ۴۰ قانون اساسي ميگويد: هيچكس نميتواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد. اين مسئله درباره نگهداري از حيوانات خانگي هم صدق ميكند؛ يعني نگهداري حيوانات خانگي، از بلبل و طوطي گرفته تا سگ و گربه و لاكپشت، اگر باعث مزاحمت همسايهها شود، جرم بهحساب ميآيد. بنابراين جمله معروف چهارديواري اختياري اينجا بيمعنا ميشود و شما حتي اگر در يك خانه ويلايي هم زندگي كنيد، باز بايد مراقب باشيد كه نگهداري حيوان خانگيتان باعث دردسر ديگران نشود.
بیماریهایی که با حیوانات به خانه میآوریم
مدتی است که مرسوم شده برخی افراد برای جا نماندن از قافله، حیوانات خانگی نگهداری کنند.
البته ممکن است این حیوانات، افراد را از تنهایی بیرون آورند ولی همین موجودات بهظاهر بیآزار، میتوانند اطرافیان و حتی همسایگان را دچار دردسرهای گاه جبرانناپذیر کنند. مهمترین مشکلی که نگهداری از حیوانات خانگی برای بدن ایجاد میکند، بیماریهای ریوی است.
یکی از مهمترین بیماریهای ریوی آن است که اگر فردی آلرژی یا آسم داشته باشد با نگهداری از حیوانات خانگی احتمال بهبود نیافتنش زیاد میشود. دکتر سیدعلی جوادموسوی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، با اشاره به بیماریهای ریوی که نگهداری از حیوانات خانگی برای کودکان ایجاد میکند، گفت: کودکان از حساسیت بیشتری برخوردارند. اگر کودکی از زمان طفولیت با حیوانات خانگی تماس داشته باشد، زمینه ایجاد آلرژی در او بسیار زیاد میشود. از سوی دیگر برخی حیوانات خانگی بیماریای ایجاد میکنند که به آن افزایش حساسیت(Hypersensitivity pneumonitis) میگویند. درصورت ابتلا به این بیماری و عدمتشخیص بهموقع و خارجنکردن حیوان از محیط زندگی، متأسفانه امکان از بین رفتن بافت ریه وجود دارد. این بیماری اصلا قابل درمان نیست و فرد مبتلا درنهایت با مسئله پیوند ریه مواجه خواهد شد. بیماری دیگری که از پرندگان به انسان منتقل میشود پسیتاکوز است. این بیماری نیز روی دستگاه تنفسی تأثیرگذار است.
دکتر سیدعلی جوادموسوی، فوقتخصص ریه گفت: مهمترین و نخستین قدم در درمان حساسیتهای ریوی آن است که عامل ایجادکننده حساسیت را از محیط زندگی خود دور کنید. بنابراین حیوان خانگی نباید به این افراد نزدیک شود، سپس بر حسب میزان و شدت بیماری اقدامات درمانی صورت میگیرد. برای حساسیتهای ابتدایی از ترکیبات آنتیهیستامین استفاده میشود و در مراحل شدیدتر بیماری، از ترکیبات کورتون استنشاقی استفاده میشود. برخی از این بیماران که به بیماری افزایش حساسیت مبتلا هستند، به روشهای درمان معمول پاسخ نمیدهند و باید پیوند ریه انجام دهند.
وی در مورد احتمال انتقال بیماری از حیوانات خانگی که اقدامات بهداشتی مثل تزریق واکسن روی آنها انجام شده است، گفت: اگر کسی به حیوانخانگی وابستگی دارد باید آزمایشهای پوستی را جهت شناسایی مواد آلرژیزا انجام دهد و درصورتی که جواب این آزمایشها مثبت بود به هیچ عنوان نباید با حیوانخانگی در یکجا زندگی کند. توصیه بر این است که حتیالامکان با حیوانات خانگی زندگی نکنید. دکتر جوادموسوی در پایان گفت که پرندگان بهصورت کلی بسیار آسیبرسان هستند و در مرحله بعد سگ و گربه بیشترین آسیب را میتوانند به دستگاه تنفسی وارد کنند.
دکتر سهیلا انصاریپور، فوقتخصص نازایی در مورد بیماریهایی که حیوانات خانگی برای زنان ایجاد میکنند گفت: بیشترین آزمایشهای صورتگرفته برای احتمال نازایی و سقط جنین با ریشه حیوانات خانگی، مربوط به گربه و بیماری توکسوپلاسموزیس است. درباره ارتباط توکسوپلاسموزیس با نازایی، تحقیقات متنوعی شده که برخی از آنها منجر به اثبات این ارتباط شده است و برخی در رد آن نتایجی را طی چندمقاله در نشریات علمی چینی منتشر کردهاند.
در این تحقیقات میزان آنتیبادیهای زنان باردار و زنان نازا که در معرض توکسوپلاسموزیس بودند بررسی شده است. آنها به این نتیجه رسیدهاند که میزان آنتیبادی در زنانی که نازایی داشتند بالاتر بوده است. بنابراین ارتباطی را بین عفونت توکسوپلاسموزیس با نازایی بهدست آوردهاند. این عفونت میتواند روی تخمکگذاری یا هیپوتالاموس تاثیرگذار باشد و یا آسیب اندومتر ایجاد کند، ولی در عین حال مقالاتی نیز این مسئله را رد کردهاند.
وی افزود: پیشاز این، در مورد ارتباط عفونت توکسوپلاسموزیس با سقط رابطههای معناداری کشف شده بود. این عفونت در خانمهای باردار، فقط بر سقطهایی که یکبار رخ میدهند اثرگذار است. از آنجا که سطح ایمنی زنان باردار پایین است، اگر خانمی قبل از شروع بارداری دچار این عفونت شود،5 تا 15درصد ممکن است در اوایل حاملگی سقط جنین کند یا ناهنجاریهایی مانند عقبماندگیها، نارسایی چشمی و... بروز کند.
دکتر سهیلا انصاریپور گفت: توصیه میشود زنانی که باردار هستند نکات بهداشتی در مواجهه با حیوانات خانگی را رعایت و از دستزدن به آنها خودداری کنند. البته زن حامله علاوه بر این، بادستزدن به گوشت آلوده نیز میتواند چنین بیماریای را بگیرد. احتمال ابتلا به عفونت توکسوپلاسموزیس از طریق مصرف گوشتهای نیمپز نیز وجود دارد. از سوی دیگر گربهای که گوشت خام حیوانات دیگر مثل پرنده و موش را مصرف میکند، میتواند این عفونت را منتقل کند. وی تأکید کرد: عفونت توکسوپلاسموزیس در کسانی که نقص ایمنی دارند مانند کسانی که دچار ویروس HIV یا انواع سرطان هستند و یا زنان باردار بهدلیل اینکه سیستم دفاعی بدنشان ضعیف میشود ممکن است منجر به ایجاد عوارض شود.
خانم و یا آقایی که زحمت کشیده از سر دلسوزی ، قلم به دست گرفته ای و مقاله ای تحت عنوان « خانه حیوانات » نوشته ای ؛
سلام . خدا قوت که اینقدر دلسوزی . بعد از خواندن مقاله شما که نشان دهنده درک و آگاهی و سواد اجتماعی شما بود ، یک سوال در ذهنم بوجود آمد . دوست عزیز ، تا به حال فکر کرده اید اگر حیوانات قادر به سخن گفتن بودند ، آنها چه برای ما می نوشتند ؟
آیا می دانید آنها چه دل پر خونی از ما دارند ؟ می دانی آنها را از سر تفریح شکنجه می کنند ، دار می زنند ؟ می دانی آنها را با اسید می کشند ؟ می دانی آنها را با دردناکترین مرگ ها می کشند ؟ که البته این میزان خشونت با دین اسلام کاملا مغایرت دارد .
از نوع نگارشتان کاملا مشخص است که مکدر و دل شکسته هستید از هم سقف شدن با حیوانات و اتفاقا من هم با شما در این دیدگاه شریک هستم ولی دلایلم با شما فرق دارد .
حیوانات باید در دامان طبیعت باشند و زندگی آزادانه خودشان را داشته باشند نه اینکه محدود به قفس هایی که ما داریم و اسم آن را خانه گذاشته ایم ، بشوند .
چرا باید پرندگان را اسیر قفس کنیم ؟ آنها باید پرواز کنند . سگ ، گربه و هر حیوانی حتما اگر در ذات حیوانی خودش باقی بماند از زندگی اش راضی تر خواهد بود .
اما شما به من بگویید ، آنها به کدام طبیعت پناه ببرند ؟ کدام قسمت طبیعت را دست نخورده باقی گذاشته ایم که حیوانات بتوانند آنجا زندگی کنند ؟!!!!
در روزگاری از « خانه حیوانات » سخن می گویید که درختان را با همین دستانمان از ریشه در آوردیم و برجی به جای آن کاشته ایم . حتما در جریان هستید با دخالتی انسانی چگونه به چرخه طبیعت آسیب رسانده ایم و حتما می دانید ممکن است قطره آبی هم برای نسل های بعدیمان باقی نگذاریم از بس انسانیم و شریف !!!!
در کنار این همه اتوبان و برج و ساختمان ، حیوان بیچاره کجا برود ؟ حتی اجازه نمی دهیم در فضاهای سبزمان حیوانی باشد . چقدر کشتار دست جمعی حیوانات در پارک ها ؟ شما بگو جای حیوان کجاست ؟ خارج از شهر ؟ مگر خارج از شهری هم باقی مانده ؟ آیا در همین خارج از شهر امنیت آنها را تضمین می کنید ؟
حالا که حیوان بی پناه می پذیرد خوی حیوانی خود رو فراموش کند خودش را به همزیستی با انسان سازگار کند و چشمش به دنبال لقمه نانی از دستان ما و اندک محبتی از چشمان ما باشد ، آیا انسانی است که همین را از او دریغ کنیم ؟ اینگونه فکر کنید که حیوانات به خانه های ما می آیند چون خانه ای ندارند چون خانه ای برای آنها باقی نگذاشته ایم وگرنه این شرایط را خود آنها هم دوست ندارند .
نگاه سطحی هم از باب روانشناسی به این موضوع داشتید . سطحی و کمی خنده دار بود اما همینکه نگران بهم خوردن روابط اجتماعی انسان ها هستید ارزشمند است . پس لطفا شما که از این دست نگرانی ها دارید کاری کنید اگر می شود خانواده ها مستحکمتر بشوند ، کمتر صدای کتک خوردن زنی را بشنویم ، کمتر صدای ناله کودکی را بشنویم و فرهنگ دیالوگ دوباره در خانواده ها رایج بشود ، دوباره مثل گذشته ها فرهنگ شب نشینی داشته باشیم به دیدار بزرگترها برویم ، پیرانمان را راهی سالمندان نکنیم ، از دیدن هم خوشحال شویم ، پرده های پنجره هایمان را کنار بزنیم و در خانه هایمان را به روی یکدیگر باز کنیم .
واقعیت این است که « حیوان » بهانه است . رو به انزوا رفتن و در لاک خود زندگی کردن محصول همین دوره زمانه ی بی مهر است . دیگر کسی فرصت و انگیزه ای برای دید و بازدید ندارد . بگذارید با خودمان رو راست باشیم و در جواب « خ
انه حیوانات » شما همین را بگویم که « خانه از پای بست ویران است ... »