نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
نشست تخصصی «نوروز؛ آیین نوزایش گیتی» روز چهارشنبه نوزدهم اسفند ماه با سخنرانی دکتر ناصر تکمیل همایون و دکتر مهرداد ملکزاده در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست دکتر تکمیل همایون به شرح مواردی در مورد نوروز در اساطیر و افسانه های ایرانی، نوروز از دیدگاه شاهنامه فردوسی و تاثیرگذاری نوروز در کشورهای عربی پرداختند.
دکتر ملکزاده نیز بحث خود را در مورد نوروز در بین حاکمان اولیه ایران، نوروز در بین النهرین و سنت پادشاهان آشور و بابل در ارتباط با نوروز مطرح کرد و در ادامه به ذکر مطالبی در مورد هفت سین و ریشه ها و همچنین تفسیر آن پرداخت.
در پایان جلسه نیز سخنرانان به سوالات حاضران پاسخ دادند.
آیین نوزایش گیتی
این سخنرانی که در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، به نوروز و جایگاه آن در فرهنگ ایران میپردازد. بخش دوم نشست که به سخنرانی مهرداد ملکزاده اختصاص دارد، اینجا ببینید.
نوروز مغانی
آیین نوزایش گیتی
نوروز، جشنی که با نو شدن جهان در بهار در پیوند است، از آغاز جشنی از آن یکجانشینان بوده، یکجانشینانی که حیات و مماتشان با زمین گره خورده و وابسته به کشاورزی بودند و با تکیه بر گاهشماری خورشیدی موعد کاشت و داشت و برداشت را میشناختند.
کوچندگان دامپرور رمهدار را اما نیاز چندانی بر چنین گاهشماری نبوده و نیست، آنان بیشتر بر اهلۀ قمر تکیه میکردند و میکنند و گاهشماری مَهی آنان را خوشتر میآمده است و میآید. پس نیاکان آریایی کوچرو چوپانِ ما این جشن را از بومیان یکجانشین و کشاورز پیش از آریایی فلات ایران به عاریت گرفتهاند.
این سخنرانی که به منشأ نوروز میپردازد، در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. بخش اول نشست را با سخنرانی ناصر تکمیل همایون اینجا ببینید.
دکتر مهرداد ملکزاده باستانشناس و پژوهشگر حوزه تاریخ ایرانباستان، بویژه دوران ماد و هخامنشی است. از جمله فعالیتهای وی میتوان به کشف چندین محوطه باستانی در دشت کاشان اشاره نمود. مطالعات باستانشناختی و تاریخی این استاد دانشگاه بیشتر معطوف به پژوهش و کاوش در محوطههای عصر آهنِ سوم یا «دورۀ ماد» است. همچنین دهها مقاله درباره دوره تاریخی مادها از این پژوهشگر منتشر شدهاست.
روز ۱۹ اسفندماه ۹۴ نشستی با عنوان؛ نوروز، آیین نوزایش گیتی در خانه اندیشمندان علوم انسانی و به کوشش گروه تاریخ و باستانشناسی آن برگزار گردید. در این نشست آقایان دکتر ناصر تکمیل همایون و دکتر مهرداد ملکزاده سخنرانی کردند. بخشی از سخنرانی آقای دکتر ملکزاده در ادامه تقدیم میشود:
با دقت در دیرینگی نوروز متوجه میشویم، جشن نوروز به دلیل ساختار خاص خود و قرار گرفتن در لحظهای از تغییر و تبدیل در وضعیت ظاهری و فیزیکی جهان، با مردمانی در پیوند است که زندگی آنها به زمین پیوند خوردهاست. به بیانی سادهتر نوروز جشنی از آنِ یکجانشینان و کشاورزان است. چراکه برای آنان، تمام شدن موسم سرما و آغاز فصل گرما اهمیت ویژهای دارد. آغاز فصل گرما مساوی با آمادهشدن زمین برای شخم زدن و بذر پاشی است. بنابراین روشن است که مردمانِ کوچنده با تقویم نوروزی و آغاز بهار ارتباط چندانی نداشتهاند، چراکه به زمین وابسته نبودند.
از آنجایی که نیاکان ایرانیان در روزگاران دیرین پیش از تاریخ مردمانی یکجانشین نبودند، تناقضی بزرگ صورت میگیرد. آنچنان که میدانیم یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ آسیای صغیر، کوچ آریاییان بودهاست. در میانه هزاره دوم [پیش از میلاد] کوچندگان آریایی وارد فلاتی در آسیای غربی شدند که البته خالی از سکنه نیز نبود. خوشبختانه از روی متون برجای مانده از این سکنۀ پیش از آریایی، ما این مردمان را در روشنای تاریخ میشناسیم. سپس آریاییها این فلات را به نام خود نامگذاری کردند. اما ساکنان بومی فلات ایران، فرهنگ یکجانشینی بسیار کهن و غنیای داشتند. پژوهشهای نوجویانه نشان میدهد که نوروز، جشن، آیین یا گاهشماری است که متعلق به مردم بومی فلات ایران پیش از کوچ آریاییها بودهاست. ولی آریاییهای نورسیده جشن نوروز را به عاریه گرفتند (ارجاع به مقاله دکتر بهاء). البته جشن نوروز اکنون جشنی ایرانی با پیشینهای چند هزار ساله است، اما ریشه در فرهنگ مردم پیش از ورود آریاییها به فلات ایران دارد.
در متون برجای مانده از ایلام باستان، سومر و پس آن در تمدن اکدی به تواتر از جشن آغاز سال نو یاد شدهاست. «آکیتو» واژهای اکدی که در متون نیز وجود دارد و محلی که جشن سال نو در آن برپا میشده نیز «بیتآکیتو» نام داشتهاست. یکی از وظایف شاهان میانرودانی [بینالنهرینی] این بوده که مسافتی طولانی را از کاخ خود تا بیتآکیتو به صورت پیاده طی کند و با مجسمهای که در آنجا قرار داشته، تجدیدپیمان کند نمونۀ چنین آیینی در تمدن ایلامی نیز وجود دارد. تپه «قریه» در نزدیکی چغازنبیل نیز بیتآکیتویی بوده که شاه ایلامی ابتدا به زیارت چغازنبیل رفته و سپس آن مسیر را پیاده تا تپه قریه پیاده میپیمودهاست و اینگونه رسمیشدن شاهنشاهی را جشن میگرفتند. این شیوۀ نو شدن سال و جشن سال نو در سنتِ آسیای غربی است.
اینکه ایرانیان در چه زمان و در کجا این رسم را وام ستاندند، [بطور دقیق] مشخص نیست و متاسفانه دربارۀ پیشینگی نوروز نزد آریاییها تا دورۀ پیش از ساسانیان نیز هیچگونه اشاره روشن و یا شواهدی مکتوب که بتوان به آن استناد کرد، وجود ندارد.
از سویی دیگر نوروز و فهم آن منوط به دانستن پیچیدگیهای ریاضیات، اخترشناسی وگاهشماری است. از این روی هیچ عجیب نیست که مردمان باستان آسیایغربی در این زمینه ید طولایی داشتند. [نکته مهم و حائز توجه] از دوره هخامنشی و در سال ۵۳۹ قبل از میلاد، زمانی که کورش دوم پارسی بابل را تصرف میکند متنها به گونهای شگفتانگیز رو به تزاید میرود. چنانچه متنهای عبری نیز به کسانی اشاره دارند که در سرزمین میانرودان تحت سلطه هخامنشیها به کار رصد ستارگان و نجوم میپردازند. تنجیم به معنای اخترشناسی و فالبینی بر مبنای حرکت افلاک و کواکب بوده و یکی از موارد استفاده آن در دوران باستان تعبیر خواب و پیشگویی بودهاست. در کتاب دانیال نبی از مجموعه تورات به روشنی به اخترشناسان و خوابگزاران دربارهای شاهان کلدانی، مادی و هخامنشی اشاره شده و آنها را با نام «مغ» معرفی میکند. این مغان از طایفهای خاص بودند و وظایف خاصی نیز داشتند. آنها سعد و نحس [بودن] لشگرکشیها و حتی پیوندهای زناشویی را به شاه و مردم توصیه میکردند. بر اساس گفته هرودوت، مغان یکی از شش قبیله مادی بودند. [جالب اینکه] با بررسیهای انجام شده روی واژه مغ میتوان دریافت «مغ» واژهای است که ریشه در زبانهای ایرانی ندارد. در نتیجه مغان از طبقه نخبه و فرهیخته ساکنان پیشا ایرانی فلات ایران بودند که از قرار، دانش اخترشناسی دیرینه میانرودان را از ساکنان باستانی آن به عاریه ستاندند و در این کار چنان پیش رفتند که بعدها در همه دربارهای آسیایغربی خوابگزارها، فالگیران و مسئولین امور تنجیم، یکسره «مغ» خوانده میشدند.
جشن «آکیتو» احتمالا در طول دوره شاهنشاهی ماد و هخامنشی جایی در ایران غربی شاید در خاک ماد باستان و به دست طبقه نخبه و فرهیختگان مادی همچون رسمی بسیار مهم و تأثیرگذار در پیوند میان اقوام مختلف وام گرفتهشد. چنانچه در سده هفت پیش از میلاد، از مردمان پیشا ایرانی و نو رسیدگان ایرانی یک اتحادیه تشکیل میشود که پژوهشگران نام آن را «اتحادیه قبایل ماد» مینامند. این اتحادیه [بعدها] منجر به پیدایش پادشاهی ماد میشود و سپس [فرمانروایی] ماد آنچنان قدرتمند میشود که به شاهنشاهی آشور لشگرکشی میکند و آن را محو میکند. کارستان مادها همین اتحاد قبایل متعدد ایرانی و پیشا ایرانی بود.
به کانال سرزمین جاوید بپیوندید : telegram.me/sarzaminjavid