نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
در همه جوامع بشری نوعی قوم مداری، Ethnocentrism، وجود دارد. اینکه افراد، کشور، شهر، روستا، قوم و یا طایفه خود را برتر از همه شهرها، روستاها و اقوام همجوار خود میدانند و در جهت تخریب و تحقیر همدیگر جوک و لطیفه میسازند نمونهای از این قوم مداریها است.ای بسا بر اساس همین نگاه خود برتربینی، جنگهایی شکل گرفته است. قوم مداری و خویش برتربینی تا حدودی برای بقای یک جامعه لازم است؛ اما افراط در آن موجب بروز اختلافات و گسستگی اجتماعی میشود.
اما سئوال اینجاست که اقوام و ساکنان یک محیط جغرافیایی با چه کسانی رقابت میکنند و خود را از چه کسانی برتر میبینند؟ در این جا اصطلاح "اصطکاک فرهنگی" مطرح میشود. غالباً یک قوم و قبیله، خود را با همجواران خود که اصطکاک فرهنگی دارند، مقایسه کرده و خویشتن را برتر میبینند. غالباً در دو روستا، دو شهر یا دو قبیله همجوار، چنین اتفاقی رخ میدهد. مثلاً تا دو دهه قبل، تهرانی ها، رشتی ها، ترک ها، قزوینیها و اصفهانیها برای همدیگر جوکهای زیاد میساختند و بعضاً باعث رنجیدگی خاطر یکدیگر میشدند. به همین دلیل مثلاً چند دهه قبل در تهران، جوک درباره عرب، آبادانی، شیرازی و لر وجود نداشت.
حدود بیست و پنج سال پیش که جهت تحصیل به شیراز رفتم، در آنجا جوکهایی برای لر، آبادانی و عرب رایج بود که برای من غریب و جالب مینمود. در آنجا، لطیفهای درباره ترکها و یا رشتیها و قزوینیها و تهرانیها کمتر میشنیدیم. این امر نشان میدهدکه در جوک و لطیفه ساختن برای همدیگر، اصل همجواری و اصطکاک فرهنگی نقش اساسی دارد.
امروز اما به یمن حضور موبایل و پیامک، جوکهای محلی، کشوری شده اند! مثلاً تهرانیها درباره لر و عرب و آبادانی هم جوک میشنوند. به عبارتی وسیله اجتماعی موبایل، موجب همجواری فرهنگی بیشتری شد اما متاسفانه به جای آموختن از فرهنگهای دیگر، گفتن و شنیدن جوک همه گیر شد. البته در یکی دو سال اخیر، با ظهور شبکههای اجتماعی جدید مثل وایبر، واتس آپ و تلگرام و تشکیل گروههایی با افراد زیاد و بعضاً حضور اقوام مختلف، دامنه جوک سازیها و نشر آن کمتر شد و این جای خوشحالی بود؛ اما هنوز حساسیتهای قومی و صنفی ادامه دارد و همین مسئله دامنگیر گروه «فتیله ای»ها شده است.
در سالهای اخیر ما فیلم ها، سریالها و رمانهایی را داشتیم که مورد اعتراض اصناف و اقوام قرار گرفت. "در حاشیه" مهران مدیری یکی از این سریالها بود که به ناهنجاریهای موجود در بیمارستانها میپرداخت و با اعتراض برخی پزشکان مواجه شد. پزشکانی که قشر تحصیلکرده و فرهیخته جامعه محسوب میشوند و هیچکس از آنها توقع چنین برخوردی را نداشت. فیلم مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی که حدود دو هفته اکران شد و لاجرم از سردر سینماها پایین کشیده شد، نمونه دیگری از این موارد بود؛ در سریال دیگری از مهران مدیری، با عنوان «مرد هزارچهره»، وقتی در ابتدای سریال، شخصیت اصلی فیلم در ثبت احوال شیراز کار میکرد و محل کارش را بی نظم و به هم ریخته نشان دادند گلایه و اعتراض ثبت احوال شیراز، یک شهر مدرن و پیشرفته، بلند شد که ثبت احوال شیراز اینگونه بی نظم نیست! و سریال غلو کرده است.
به لحاظ حساسیتهای قومی هم میتوان به مورد سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی اشاره کرد که در آن ایل بختیاری احساس کردند که اهانتی شکل گرفته و اعتراض شان بلند شد و در نهایت صدا و سیما این سریال خوش ساخت را متوقف کرد. سریالی که میتوانست یکی از خاطرات خوب مردم از صدا و سیما باشد و شانه به شانه سریال ارزشمند «شهریار» حرکت کند.
اما داستان «فتیلهای ها» فرق میکند. آنها سالهاست که برنامه اجرا میکنند. زمانی که به تلویزیون آمدند، تازه سالهای نوجوانی را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در آستانه میانسالی هستند. کودکان ما با آنها زندگی کرده، بزرگ شدهاند و به جوانی رسیدهاند و خاطرات خوب و شیرینی در ذهن خود از آنها دارند. اما فقط یک غفلت میتوانست تمامی زحمات آنها را به باد دهد که اتفاق افتاد. بی شک این آیتم اشتباه بود و کدام آدم عاقلی است که اهل هتل رفتن باشد و فرق «مسواک» و «برس مخصوص تمیز کردن توالت» را نداند. اگر این توصیف برای هر شهر و قومی، غیر از لهجه تهرانی به کار میرفت بی شک رنجیدگی خاطر آنها را فراهم میکرد و این بار قرعه به نام ترکها در آمد. زیرا از بد حادثه، یکی از هنرپیشههای این برنامه سه نفره، ترک بود.
من وقتی برنامه را دیدم، بدیهی است که ناراحت شدم. گفتم چه اشتباه فاحشی رخ داده و از آنجا که خودم هم ترک هستم، برایم غیر قابل باور بود. اما باید همگی قبول کنیم که ساختن چنین برنامههایی حرکت کردن بر روی لبه پرتگاه است. با توجه به تجربه چاپ کاریکاتور روزنامه ایران حدس زدم که اتفاقاتی رخ خواهد داد. همگان میدانیم که آنطرف مرزها هم شیطنتهایی انجام میشود و بر این آتش هیزم میافزایند. به عبارتی، بخشی از این واکنشها را باید در جاهایی دیگر جستجو کرد. این نوع حرکتها میتواند هشداری برای مسئولان هم باشد تا در کنار پرداختن به مسائل بیرون مرزها، نیم نگاهی هم به داخل داشته و در جهت وحدت فرهنگ ملی، بیش از پیش بکوشند.
روزان
تگ ها
قوم مداری اصطکاک فرهنگی اقوام جوک و لطیفه اصطکاک فرهنگی سریال سرزمین کهن کمال تبریزی در حاشیه مرد هزارچهره مهران مدیری شیراز بختیاری کاریکاتور روزنامه ایران