نشر این خبر با ذکر منبع: www.sarzaminjavid.com شایسته است
مردم کم فروغ شوند،آسیب های اجتماعی از در و دیوار بالا می رود
وزیر رفاه روز گذشته در نهمین کنگره اعتیاد تاکید کرد که حساسیت جامعه نسبت به موضوع اعتیاد کم شده است؛ معضل جدیدی که به اعتقاد سعید معیدفر، جامعهشناس نتیجه کمفروغ شدن مردم و همهکاره بودن دولت در یک جامعه است؛ مشکلی که با وجود آن باید از خیر حل آسیب اعتیاد در جامعه گذشت!
آفتاب یزد- سارا علایی: اخبار و روزنامه و خبرگزاریها حسرت به دلاند؛ حسرت به دل خبری امیدوارکننده از آسیبی اجتماعی نامآشنا که سالیان درازی است چنگ در گلو جامعه انداخته و همچون آوار بر سر خانوادهها خراب شده است. طی این چند سال حتی یکبار هم خبری را شاهد نبودیم که از کاهش آمار، کشف راه حل یا هر خبر امیدوارکنندهای در رابطه با اعتیاد خبر دهند. تا بوده خبر از افزایش آمار گرایش و مرگ و میر و هشدار نسبت به رواج مواد اعتیادآور جدید، تغییر مزاج معتادان از مواد سنتی و به مواد صنعتی، ناتوانی نهادهای متولی در کاهش آسیب اعتیاد و... بوده و هست و از قرار معلوم خواهد بود. یک روز خبر بازگشت 90 درصدی بهبودیافتگان به چرخه اعتیاد و پیشروی اعتیاد به سمت اماکن اداری و صنعتی، روز دیگر هم خبر کاهش سن اعتیاد دختران به ۱۳سال رسیده و مرگ ۹۳۹ نفر در چهارماهه نخست سال جاری به دلیل سوءمصرف مواد مخدر و.... آخرین خبرها در این حوزه نیز از افزایش 33درصدی مرگ و میر زنان معتاد، نگرانی از نشت دو داروی «شبه مخدر» به بازار، مرگ و میر سالانه ۳ هزار معتاد در کشور و از همه اسفناکتر کاهش حساسیت جامعه نسبت به موضوع اعتیاد خبر میدهند.
معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با موادمخدر:
افزایش 33درصدی مرگ و میر زنان معتاد
اولین خبر بد 24ساعت اخیر در رابطه با بحث اعتیاد پای حوزه زنان را به میان میکشید چراکه معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمیستاد مبارزه با موادمخدر روز گذشته از افزایش 33 درصدی مرگ و میر زنان معتاد ابراز نگرانی کرد .دکتر پرویز افشار در پاسخ به اینکه مشکلات عمده در زمینه اعتیاد در کشورمان چیست؟ اظهار کرد: دو مشکل اساسی در این زمینه وجود دارد؛ اول تغییر الگوی مصرف است که در طول پنج سال گذشته از مصرف مواد سنتی به سمت مصرف مواد صنعتی میرود و این نگران کننده است. دومین نگرانی این است که گروههای آسیب پذیر مانند زنان و کودکان از این تغییر الگوی مصرف متزلزل میشوند به طوری که در حال حاضر شاهدیم که شیوع اعتیاد بین زنان طی 10 سال گذشته حدود دو برابر شده است.معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمیستاد مبارزه با موادمخدر افزود: شیوع اعتیاد در بین زنان در سال 1380 پنج درصد بوده اما این میزان در سال 90 به 9 درصد رسیده است؛ بنابراین لازم است در گروههای نوجوانان و جوانان به ویژه در دوران بلوغ مصونیت ایجاد کنیم چرا که اگر مداخلات مناسب در این زمینه انجام شود میتواند میزان آسیب پذیری در این گروهها و سنین را کاهش دهد.معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمیستاد مبارزه با موادمخدر ریاست جمهوری در خصوص شایعترین موادمخدر مصرفی در کشور، گفت: بر اساس آخرین آمار، شایع ترین ماده مصرفی در کشور تریاک است اما باید بگوییم که تغییر الگوی مصرف شتابان بوده به طوریکه در سال 80 یک تا سه درصد از مصرف کنندگان، مواد صنعتی مصرف میکردند اما در حال حاضر این میزان به 25 تا 30 درصد رسیده است و خطرات جدی را به دنبال دارد و ممکن است مصرف کنندگان را به سمت مصرف چنددارویی و مصرف داروهایی مانند «ترامادول» سوق دهد که در این صورت هم درمان را پیچیده میکند و هم رفتارهای پرخطر را افزایش داده و مرگ و میر در این گروه را نیز بالا میبرد.افشار ادامه داد: بعد از مواد صنعتی شیشه، روانگردانها و قرصهایی مانند ترامادول در ردیف سوم و چهارم مصرف هستند.وی در پاسخ به سوالی درباره میزان مرگ و میر ناشی از اعتیاد در کشور، گفت: اعلام آمار مرگ و میر بر عهده سازمان پزشکی قانونی است که هر ساله بر اساس بررسی جنازهها این آمار را اعلام میکند. طبق آمار اعلام شده در سال 93 نسب به 92 افزایش مرگ و میر معتادان را به میزان زیاد نداشتیم و این افزایش حدود یک درصد بود اما این در حالی است که میزان مرگ و میر در بین معتادان زن در سال 93 نسبت به سال 92، 33 درصد افزایش داشته و این عدد نگران کننده است.وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره ورود دو داروی جدید شبه مخدر «بوپرونورفین» و «آکسی کدون» به چرخه دارویی کشور، گفت: ما درباره ورود هر دارویی که کاربرد دوگانه دارد به چرخه دارویی کشور نگرانیم و باید اطمینان داشته باشیم که هر دارویی که وارد این چرخه میشود نشت نمیکند. این موضوع را با سازمان غذا و دارو مطرح کردیم و قرار شد بخشنامه این دو دارو مسکوت بماند و در دو هفته آینده جلسهای در این مورد داشته باشیم و بعد از آن تصمیم گیری شود.
قائممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر :
مرگ و میر سالانه ۳ هزار معتاد در کشور
خبر بد دیگر در حوزه اعتیاد را قائممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر میدهد. علیرضا جزینی روز گذشته با تاکید بر لزوم تقویت اجتماعی جهت مبارزه با مواد مخدر از مرگ سالانه حدود ۳ هزار نفر در کشور به دلیل اعتیاد، خبر داد.به گزارش فارس، وی در ادامه این خبر افزود: 200 هزار نفر در سال در دنیا به دلیل مصرف مواد مخدر فوت میشوند که این رقم در ایران حدود 3 هزار نفر است.وی با اشاره به اینکه مواد مخدر و اعتیاد سومین بحران حیات بشری به شمار میرود، گفت: 15 میلیارد دلار سهم قاچاقچیان مواد مخدر است، همچنین 40 درصد جرائم خرد به دلیل اعتیاد ایجاد میشود.جزینی ادامه داد: ایران با سرعت با تحولات اجتماعی و فرهنگی مواجه شده و
10 هزار میلیارد تومان خسارات ناشی از مواد مخدر و اعتیاد برای ما هست.
وزیر رفاه:
کاهش حساسیت جامعه نسبت به موضوع اعتیاد!
و اما خبر تاسفبار جدید دیگر در زمینه اعتیاد از سوی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی بیان شد؛ اینکه این روزها شاهد نوعی عادی انگاری و کاهش حساسیت نسبت به موضوع اعتیاد در جامعه هستیم. علی ربیعی روز گذشته در این باره با تاکید بر اینکه مبارزه جدی با اعتیاد و محدود کردن آن از طریق راهکارهای اجتماعی موثر است، گفت: دولت به تنهایی نمیتواند در مبارزه با اعتیاد عمل کند.علی ربیعی
اظهار داشت: متاسفانه حساسیت جامعه نسبت به موضوع اعتیاد در حال کاهش است و علی رغم گسترش و توسعه ابعاد این موضوع نوعی عادی انگاری از پدیده اعتیاد شاهد هستیم در حالی که لازم است حساسیتها را در این زمینه بالا نگه داریم.وی با اشاره به اینکه افزایش حساسیتهای نسبت به مسئله اعتیاد در جامعه ضرورت دارد و باید در دستور کار قرار داده شود، افزود: علی رغم سیاستهای کلی ابلاغ شده توسط رهبر انقلاب و به شهادت رسیدن حدود 4 هزار نفر و مجروح شدن بیش از 12 هزار نفر در راه مبارزه با مواد مخدر، تهدید اجتماعی اعتیاد و مسئله مواد مخدر هنوز وجود دارد.وزیر کار تعاون و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه 45 درصد زندانیان مربوط به جرایم مربوط به مواد مخدر و 25 درصد آسیبهای اجتماعی متاثر از اعتیاد است، ادامه داد: با وجود اقدامات انجام شده هنوز با پدیده اعتیاد مواجهیم البته برخی میگویند این اقدامات نبود تعداد معتادان بیشتر از این میشد ولی مسئلهای که وجود دارد این است که میخواهیم اعتیاد را محدود کنیم هر چند به طور کامل محو شدنی نیست.ربیعی افزود: قبلا بین بیکاری، فقر و اعتیاد رابطه معناداری وجود داشت ولی برخی نیز به دلیل لذت جویی به سمت اعتیاد روی میآوردند. اما امروز با طبقات مختلف جامعه که درگیر معضل اعتیاد هستند، مواجهیم.وی گفت: طبق مطالعات انجام شده اعتیاد شاغلین هم رو به افزایش است و در زنان نیز نسبت به قبل بیشتر شده است. اعتیاد افراد متاهل نیز عجیب است چرا که نسبتشان از افراد مجرد نسبت به گذشته افزایش یافته است.وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی تصریح کرد: اگر هر خانواده را تعداد 4 نفر در نظر گیریم میتوان گفت یک میلیون و 300 معتاد داریم و بین 7 تا 10 میلیون خانوار درگیر معضل اعتیادند. بیش از این متمرکز برخورد با مواد فروش و معتاد بودیم در حالی که باید برای مبارزه با اعتیاد متمرکز در خانواده شویم. بعد اجتماعی اعتیاد اهمیت دارد و لازم است کمپین رسانهای در این زمینه شکل گیرد.ربیعی گفت معتقدم یک رویه اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته که نمیگذارد به نتیجههای مطلوب برسیم ما امروز در جنگ با مواد مخدر قرار داریم و باید تحقیق اجتماعی برای اینکه چرا اعتیاد افزایش یافته صورت گیرد.وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، بیان داشت: طبق مطالعاتی که خودم انجام دادم ما ایرانیها نسبت به قبل منزوی شدهایم و تکنولوژی نیز به این انزوا کمک کرده دیگر مفهوم در کنار هم بودن همچون گذشته وجود ندارد و میتوان گفت بخش مهمیاز اعتیاد ناشی از تغییرات سبک زندگی ، تغییرات نسلی و مسئله انزوا است.وی به موضوع امنیت روانی اشاره کرد و گفت: براساس مطالعات انجام شده افراد شاغل در محیطهای صنعتی و کارگری به دلیل ناامنی روانی از دست دادن شغلشان بیشتر درگیر اعتیاد میشوند که باید به این مسئله توجه کرد.وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، خاطرنشان کرد: حساسیتها در رابطه با اعتیاد را باید از افزایش دهیم لازم است اعتیاد فرد به فرد، اعتیاد فرد به گروههای اجتماعی همچنین اعتماد افراد به دولت افزایش یابد.وی تصریح کرد: موج اعتماد را باید برای کاهش اعتیاد و پیشگیری از آن افزایش داد. همچنین شکاف انتظار از واقعیتها زیاد شده و بحران دستاورد داریم. لازم است در این موارد از رسانهها مدد بگیریم. مجموع گفتوگوها بسیار کم شده و با بحران دستاورد برای نسل جدید مواجه هستیم.ربیعی تاکید کرد: اگر بخواهیم با اعتیاد مبارزه جدی کنیم و آن را محدود سازیم حتما باید آن را در راههای اجتماعی جستجو کنیم.
احیای روابط اجتماعی در مسئله اعتیاد بازدارنده است. به نظرم متادون ضد
بی کسی، ضد گفتمان موثرتر از داروی شیمیایی بوده است.
ناامیدی یک جامعهشناس از حل مشکل اعتیاد در کشور
با توجه به اظهارات وزیر رفاه مبنی بر کاهش حساسیت جامعه نسبت به موضوع اعتیاد به سراغ سعید معیدفر، جامعهشناس رفتیم تا صحت و سقم اظهارات ربیعی را از وی جویا شویم؛
اظهاراتی که معیدفر ضمن تایید آن، از حل معضل اعتیاد در جامعه به دلیل کم فروغ شدن
نقش مردم در جامعه ابراز ناامیدی میکند. وی در گفتگو با آفتاب یزد در پاسخ به اینکه چرا حساسیت نسبت به مسئله اعتیاد در جامعه ما کاهش یافته، اظهار کرد: وقتی که آسیبی در جامعهای رواج مییابد و به قول معروف آن معضل بیدر و پیکر
رشد میکند طبق نظر جامعهشناسان اولین نتیجه آن، کاهش حساسیت جامعه نسبت به آن موضوع است.وی با تاکید بر اینکه وقتی مقیاس پدیدهای در جامعه ای کم باشد، قبول آن برای جامعه سخت خواهد بود، بیان کرد: در این شرایط اکثریت جامعه در مقابل آن پدیده عکسالعمل نشان میدهند. اما در صورتی که معضل یا آسیبی در جامعه ای شدت بگیرد و مردم هر کجا را که نگاه کنند آن آسیب را ببینند طبیعتا آن آسیب کم کم موضع خود را تغییر میدهد که این تغییر روند ، عبارت است از عادی سازی آن معضل در جامعه. این عضو انجمن جامعه شناسی ایران در ادامه با اشاره به معضل اعتیاد در جامعه گفت: در جوامعی که مردمانش به ندرت با فرد معتاد روبهرو میشوند، همه نسبت به معضل اعتیاد عکسالعمل نشان میدهند اما وقتی امروز خیابانهای شهر از پارک و سرچهارراهها گرفته تا مترو و زیر و روی پلهای عابر پیاده پر شده از زنان و مردان و حتی کودکان معتاد، مسلما کم کم این مسئله برای جامعه عادی میشود و همه تصور میکنند حضور معتاد در جامعه هم بخشی از محیط زندگیشان است.معیدفر با بیان اینکه عادی سازی آسیبهای اجتماعی مخصوص جوامعی است که آسیبها در آنجا افزایش یافتهاند، ادامه داد: جامعه ما نیز چون به لحاظ ساختاری و ریشهای از حل آسیبهای اجتماعی ناتوان است در نتیجه هر روز آسیبها در آن بیشتر میشود و در پی آن شاهد مشکل دیگر یعنی عادیانگاری آسیبهای اجتماعی در جامعه هستیم.این جامعهشناس در ادامه درباره آسیبهای عادی انگاری و کاهش حساسیت نسبت به معضلات اجتماعی نیز گفت: وقتی در جامعهای حساسیت افراد نسبت به آسیبهای اجتماعی کم و حتی به طور کل از بین میرود، برخورد با آن آسیب بسیار دشوارتر و تقریبا غیرممکن میشود. از این رو عادی انگاری آسیبهای اجتماعی در یک جامعه خود به معضل و آسیب دیگری تبدیل میشود زیرا در این صورت راهی برای مبارزه و نابودی آسیبهای اجتماعی باقی نمیماند. معیدفر بهترین راه مبارزه با آسیبهای اجتماعی را مواجهه جامعه با آن آسیب دانست و در این باره گفت: افکار عمومی و مردم باید با آسیبها از نزدیک مواجه شوند. صرف برخورد امنیتی مشکلی را حل نمیکند؛ اقدامی که متاسفانه در جامعه ما بسیار انجام میشود. همان طور که اخیرا هم شهرداری اعلام کرده میخواهد معتادان را جمع آوری کند. این اقدام نشان میدهد به دلیل از بین رفتن حساسیتها نمیتوان با پدیده و معضل اعتیاد با یک رویکرد بنیادی برخورد کرد و مسئولان ناچارند هر چند وقت یکبار صورت مسئله را با جمع آوری موقت معتادان پاک کنند. وی در ادامه خاطرنشان کرد: البته اینگونه برخورد با آسیبهای اجتماعی در جامعه ما فقط مربوط به بحث معتادان نیست. از آنجا که آسیبها بسیار گسترده هستند طبیعتا حساسیتها کم شده و از سوی دیگر راه حل موقت یا کوتاه مدت آن هم به شکل امنیتی و انتظامی تنها راه حل شده است درحالی که این گونه اقدامات به هیچ وجه بنیادی نیستند و مشکلی را قطعی حل نخواهند کرد.وی همچنین در پاسخ به اینکه راهحل بنیادی در این زمینه چیست؟ اظهار کرد: در جامعهای مثل ایران که نقش مردم تقریبا کمرنگ شده و مسئولیتهای اجتماعی در آنها به حداقل رسیده است، اولا افزایش آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود و دردرجه دوم حساسیت مردم نسبت به رشد آسیبها کم میشود و در چنین جامعهای که دولت همه کاره است به سختی میتوان آسیبها را حل کرد.اگر به جوامعی که تا حدودی در حل مشکلات و آسیبهای اجتماعی موفق اند، نگاه کنید، نقش مردم را در این جوامع بسیار پررنگ می بینید. به عبارت بهتر دولت به مردم فرصت داده و از آنها کمک خواسته تا جلو بیایند و با تشکیل نهادهای اجتماعی اول از همه دست کمک به سوی آسیب دیدگان دراز کنند. این جامعهشناس با اشاره به وجود نهادهایی اینچنینی در ایران نیز گفت: مدتی است در روزنامهها و اخبار نام موسساتی مثل انجمن طلوع بینشانها به گوشمان خورده که داوطلبانه تنها اقدام به پخش غذا بین کارتن خوابان که اغلب معتادند، میکنند. فارغ از اینکه فرد ترک کند یا از حالت کارتنخوابی دربیاید. بارها گفته شده که افراد معتاد و کارتن خواب از سوی جامعه طرد شده و گرفتار انزوا و بیگانه از جامعه هستند.وی تاکید کرد: در این شرایط توجه به این گروه منزوی از جامعه حتی در حد غذا دادن یا سر زدن به آنان از سوی افراد جامعه میتواند تاثیرات مهمی داشته باشد. به عبارت بهتر روند طردشدگی این افراد از جامعه باید به عقب بازگردد.این به این معنا نیست که از همان ابتدا سعی کنیم آنان را ترک بدهیم یا از کارتنخوابی خارج کنیم. در وهله اول این افراد به توجه و مهربانی صرف نیاز دارند. بعد از این اتفاق، خود آنان بیآنکه مجبور باشند به سمت بهبودی پیش میروند. معیدفر با اشاره به تایید این برخورد گفت: نتیجه اینگونه برخوردها این میشود که امروز بدنه موسساتی مثل طلوع بینشانها، از خود افراد کارتنخواب و معتاد بهبود یافته تشکیل شده که این افراد حالا امروز درحال کمک کردن به سایر کارتنخوابها هستند و این روند در طول زمان پیش میرود، اوج میگیرد و تاثیرات مثبت خود را میگذارد. حال هر چه اینگونه موسسات در جامعه افزایش یابد مشکل کارتنخوابی کاهش مییابد.وی تاکید کرد: پس نکته اصلی در زمینه حل آسیبها، درگیر کردن مردم و دردرجه دوم توجه به علت اصلی آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد یعنی طردشدگی اجتماعی است؛ یعنی نقش دادن به افراد آسیب دیده در جامعه و توجه به آنان.اما این جامعهشناس در ادامه تاکید کرد: در جامعهای مثل ایران که دولت همه کاره است هیچ زمان نباید انتظار حل آسیبهای اجتماعی را داشته باشیم بلکه باید منتظر وخیمتر شدن اوضاع باشیم. من با روالی که در جامعه میبینیم از جمله مداخلات دولت در زندگی مردم به هیچ وجه امید ندارم که آسیبهای اجتماعی کم شود. زیرا مردم در جامعه ما کمفروغ شدهاند و در کشوری هم که مردم بیفروغ شوند، آسیبهای اجتماعی از در و دیوار آن جامعه بالا خواهد رفت.معیدفر با اشاره به تلاشهای بیهوده دولت در حل آسیبهای اجتماعی نیز گفت: به قول حافظ؛ تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز. امروز مشکل و گرفتاری ما خود دولت است و اگر دولتمردان طالب حل مشکلاتاند باید مجددا زیست اجتماعی را تقویت و از اقتدار خود بکاهند.