نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
حجت نظری-عضو شورای شهر:
ساعت بازدید بانوان از آقایان مجزا شده و فقط روزهای پنجشنبه در ساعات محدود و جداگانه امکان بازدید برای شهروندان وجود دارد. این آرامستان ظرفیت بالایی برای اقتصاد شهری و جذب گردشگر دارد. در ارتباط با این گورستان تاریخی که اکثر افراد شاخص و بنام در آن آرمیدهاند، از سازمان میراث فرهنگی درخواست میکنم تا هرچه سریعتر به صورت جدی به این موضوع ورود کند. مطالبه شهروندان در بازدید از این میراث ارزشمند باید مورد توجه قرار گیرد
مشاهیر یک کشور بخشی از هویت آن کشور هستند. ادبیات و هنر بسیاری از کشورها به نام مشاهیر حوزهی هنر و ادبیات آن کشور شناخته میشود. در همهی کشورها برای خانه و محل دفن این مشاهیر به ویژه اگر از هنرمندان و ادیبان باشند، احترام ویژهای قائل هستند. علاقهمندان و دوستداران این افراد با حضور بر سر مزار آنها هم به آرامش درونی میرسند و هم میتوانند انسانهای شبیه به خود و هم عقیده با خود را بیابند و بدین ترتیب بستری برای دوستیهایی باهدف و آیندهدار بر پایهی اهداف و فکرهای مشترک باشد. افزون بر این، چنین مکانهایی میتواند به قطبهای گردشگری و منبعی برای درآمدزایی تبدیل شود؛ مکانهایی جذاب چه برای گردشگر ایرانی و چه غیرایرانی. چه بسیارند غیر ایرانیانی که تنها برای دیدن مزار فردوسی، سعدی، حافظ و خیام به ایران میآیند و چه بسیارند غیرایرانیانی که ساعتها سرخوشانه در گوشهای از حافظیه یا کنار مزار خیام مینشینند و با مراد خود خلوت میکنند. همچنین چنین مکانهایی میتواند محل مناسبی برای گذران اوقات فراغت برای جوانان به ویژه آنها که اهل قلم و هنر هستند، باشد.
آفتاب یزد – گروه جامعه: مشاهیر یک کشور بخشی از هویت آن کشور هستند. ادبیات و هنر بسیاری از کشورها به نام مشاهیر حوزهی هنر و ادبیات آن کشور شناخته میشود. در همهی کشورها برای خانه و محل دفن این مشاهیر به ویژه اگر از هنرمندان و ادیبان باشند، احترام ویژهای قائل هستند. علاقهمندان و دوستداران این افراد با حضور بر سر مزار آنها هم به آرامش درونی میرسند و هم میتوانند انسانهای شبیه به خود و هم عقیده با خود را بیابند و بدین ترتیب بستری برای دوستیهایی باهدف و آیندهدار بر پایهی اهداف و فکرهای مشترک باشد. افزون بر این، چنین مکانهایی میتواند به قطبهای گردشگری و منبعی برای درآمدزایی تبدیل شود؛ مکانهایی جذاب چه برای گردشگر ایرانی و چه غیرایرانی. چه بسیارند غیر ایرانیانی که تنها برای دیدن مزار فردوسی، سعدی، حافظ و خیام به ایران میآیند و چه بسیارند غیرایرانیانی که ساعتها سرخوشانه در گوشهای از حافظیه یا کنار مزار خیام مینشینند و با مراد خود خلوت میکنند. همچنین چنین مکانهایی میتواند محل مناسبی برای گذران اوقات فراغت برای جوانان به ویژه آنها که اهل قلم و هنر هستند باشد. محلی سالم و امن برای گذران فراغت؛ گذران فراغت به شکلی مثبت و مفید و نه فراغتی منفعلانه، سطحی و بیهدف.
ظهیرالدوله
مدفن بزرگان ادب و هنر
در تاریخ پر افتخار ایران، مشاهیر ادبی و هنری کم نیستند و برای جستن اثری از آنها لازم نیست که تنها برگهای تاریخ قرون گذشته را ورق بزنیم. تاریخ معاصر از رد مشاهیر ادبی و هنری پر است. دوران مشروطه و اتفاقات آن دوران بسیار عرصهی فرهنگ و هنر را تحت تاثیر قرار داده است؛ شعر دوران مشروطه، جایگاه ویژهای در ادبیات ایران دارد، همچنین موسیقی ایران نیز با ورود به دوران مشروطه تغییرات اساسی یافت. گورستان ظهیرالدوله بسیاری از شاعران و موسیقیدانان دوران مشروطه و معاصر را در خود آرام داده است. از ملکالشعرای بهار و فروغ فرخزاد گرفته تا روحالله خالقی و ابوالحسن صبا. از دلایل شهرت ظهیرالدوله وجود چنین کسانی در آن است. این گورستان بین امامزاده قاسم و تجریش قرار دارد. نخستین کسی که در این گورستان به خاک سپرده شد، علی خان ظهیرالدوله بود. پس از او این گورستان بسیار مورد توجه مشاهیر ادبی و هنری قرار گرفت و بسیاری از آنان وصیت کردند تا پس از مرگ در این گورستان دفن شوند. از همان روز این گورستان به یکی از معروفترین و پربازدیدترین گورستانهای ایران تبدیل شد.
مطالبه شهروندان مورد توجه قرار گیرد
اما از سال ۱۳۹۲ قانون جدیدی بر این گورستان حاکم شد. بر مبنای این قانون، بازدیدکنندگان گورستان تفکیک جنسیتی شدند؛ زنان ناچار به بازدید در بازهی زمانی ۱۰ تا ۱۲ صبح و مردان مجبور به بازدید در ساعات ۱۳ تا ۱۶ ظهر شدند. این تفکیک جنسیتی برای گورستانی اعمال شده است که در سال ۱۳۷۷ به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسیده است؛ اثر ملی که برای بازدید از آن اعضای یک خانواده ناچار به جدا شدن از هم و بازدید در ساعات مختلف هستند. در همین راستا چند روز پیش حجت نظری عضو شورای شهر تهران در شصتوپنجمین جلسهی شورای شهر در تذکری گفت: «شنیدهها حاکی از آن است که مدیریت این گورستان تاریخی در دست [...] امامزاده صالح است و متاسفانه در حال حاضر نظارت دقیقی از سوی میراث فرهنگی و گردشگری بر آن صورت نمیگیرد و ورود به آن در اکثر مواقع ممنوع است. متاسفانه بازدیدکنندگان این گورستان در همان ساعات محدود بازدید هم با موارد عجیبی مواجه هستند. ساعت بازدید بانوان از آقایان مجزا شده و فقط روزهای پنجشنبه در ساعات محدود و جداگانه امکان بازدید برای شهروندان وجود دارد. این آرامستان ظرفیت بالایی برای اقتصاد شهری و جذب گردشگر دارد. در ارتباط با این گورستان تاریخی که اکثر افراد شاخص و بنام در آن آرمیدهاند، از سازمان میراث فرهنگی درخواست میکنم تا هر چه سریعتر به صورت جدی به این موضوع ورود کند. مطالبه شهروندان در بازدید از این میراث ارزشمند باید مورد توجه قرار گیرد.» در هیچ کجای دنیا چه در ممالک اسلامی و چه ممالک غیراسلامی گورستانی تفکیک جنسیتی نشده است. چه چیزی باعث میشود که چنین سرنوشتی برای این گورستان با این تعداد از مشاهیر رقم بخورد؟
ظهیرالدوله میتواند مرکز گردشگری باشد
در مورد این موضوع با یکی از اعضای شورای شهر به گفتوگو نشستیم. حسن خلیلآبادی عضو شورای شهر در این باره به آفتاب یزد میگوید: «این سوالات را متولیان گورستان، صاحبان شخصی و همچنین سازمان میراث فرهنگی باید پاسخ دهند. در این مورد شورا هیچ دخالتی در نگهداری و اداره ندارد. من حرفهای آقای نظری را در مورد این گورستان شنیدم. این را باید میراث فرهنگی پیگیری کند. شما هم اگر سوالی در این خصوص دارید باید از خود متولیان و ادارهکنندگان ظهیرالدوله بپرسید. باید بپرسید چه حساسیتی وجود دارد که این گورستان تفکیک جنسیتی شده است؟ در ظهیرالدوله به طور طبیعی مفاخر ملی ما دفن هستند. در کشورهای دیگر آرامستانهای اینچنینی مراکز مهم گردشگری است. مسئله این است که اصلا اجازهی ورود به شهرداری را در این مورد نمیدهند. شهرداری هیچ نظارتی ندارد. در صورتی که قانون ساماندهی آرامستانها باید زیر نظر شهرداری باشد.»
میراث فرهنگی مسئولیتی ندارد
روزنامهی آفتاب یزد پیرو سخنان خلیلآبادی با رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی تماس گرفت. رجبعلی خسروآبادی در گفتوگو با آفتاب یزد میگوید: «این شرایط عادی نیست. اما میراث فرهنگی در این رابطه نمیتواند پاسخگو باشد. یعنی در حیطهی مسئولیتهای میراث نیست. در طول چند سال، چند اتفاق در محدودهی ظهیرالدوله روی داد؛ حریم آنجا اصلاح شد و بدین ترتیب برای راحتی مردم مراجعهکننده تدابیری اندیشیده شد. شهرداری چند اقدام در آن منطقه انجام داد؛ طرحی را ریخت که هم گورستان در محوریت باشد و هم ملاحظات فرهنگی مدنظر باشد و همچنین پاسخگوی بعضی نیازهای محلی باشد. در آن طرح ما به همراه اعضای شورای شهر به ظهیرالدوله رفتیم و در آنجا بحث شد که طرح خاصی را برای آن محدوده در نظر بگیرند، که هم مردم از آن استفاده کنند و هم محله از آن بهرهمند شود، ولی آن طرح به نتیجه نرسید. ایده مطرح شد ولی چیزی شکل نگرفت. اما دلیل امنیتی بودن آن منطقه را باید از مسئولان مربوطه پرسید. به نظر من معقول نیست. میراث این تصمیم را نگرفته است. نهادی که این تصمیم را گرفته باید در این خصوص پاسخگو باشد.»
پدر و دختر با هم نیایند
ما به همین منظور برای بازدید از ظهیرالدوله به آنجا رفتیم. نخستین چیزی که توجهمان را جلب کرد، برگهای بود که بر در این گورستان چسبانده شده بود و بر آن ساعات مراجعهی تفکیکشدهی زنان و مردان بازدیدکننده نوشته شده بود. به گورستان وارد شدیم. با یکی از بازدیدکنندگان وارد گفتوگو شدیم و انگیزهی آمدنش را پرسیدیم. این جوان در پاسخ گفت: «من هر وقت که به این جا میآیم، حس میکنم که از زمان حال جدا میشوم و به زمانهی شاعران و هنرمندان مدفون در اینجا میروم. حس میکنم هم عصر رهی معیری هستم. بازدید از ظهیرالدوله به من حس زیستن در دنیایی را منتقل میکند که روابطش انسانیتر از دنیای امروز بود. شاید هم دلیل این حال خوب من پس از بازدید از اینجا حس نوستالژی باشد که با دیدن سنگ مزار شاعران و هنرمندان به من منتقل میشود. هر بار که به اینجا میآیم چند ساعتی بر سر مزار رهی معیری مینشینم. از دوران دبیرستان با شعرهای او بزرگ شدم. حیف است که همراه با خانوادهام نمیتوانم از اینجا بازدید کنم. چند باری خواستم با پدرم به اینجا بیایم ولی به دلیل تفکیک جنسیتی، نتوانستم. پدرم هم خیلی به شعرهای رهی و فروغ علاقه دارد.»
ظهیرالدوله تنها گورستانی است که چنین قانونی در مورد آن نهاده شده است. اما این که چرا تنها در مورد این گورستان تاریخی چنین سختگیری اعمال میشود، جای سوال دارد. هر دلیلی که پشت این قانونگذاری وجود دارد، باید اعلام شود تا مردم هم از آن مطلع شوند. شاید چنین شفافسازیهایی، ابهاماتی را که در این مورد وجود دارد، برطرف کند.
***هیچ هنجارشکنی اتفاق نمیافتاد
یکی از بازدیدکنندگان ظهیرالدوله: من بیشتر برای دیدن فروغ، ملکالشعرا و رهی معیری به اینجا میآیم. اینجا حال خیلی خوبی دارد و آن را به من منتقل میکند. سالهای قبل که تفکیک جنسیتی صورت نگرفته بود بیشتر میآمدم. الان خیلی کمتر سر میزنم. الآن هم میخواستم به باشگاه بروم، دلم خیلی هوس این جا را کرد، گفتم قبلش سری به شاعران مورد علاقهام بزنم. در سالهای اخیر زیاد ایران نبودم. اما هر بار که به ایران آمدم، دیدار از ظهیرالدوله در برنامهام بوده است. در گذشته که تفکیک نشده بود با همدانشگاهیها زیاد به اینجا میآمدیم.
به نظرم اینجا و مزار فروغ جای امنی است. بچهها اینجا گرد هم میآمدند بدون این که اتفاق بدی بیفتد. من فیلمنامه نویس هستم و برای اهل ادبیات ایران احترام زیادی قائلم، به ویژه برای فروغ، رهی و ملکالشعرا. یادم است در گذشته که اینجا رونق بیشتری داشت، طرفداران فروغ هنگام تولدش، بر سر مزارش کیک تولد میآوردند و برای او شمع روشن میکردند.
الان به هیچ وجه این جا رونق و رفتوآمد گذشته را ندارد. چندین دوربین مدار بسته در محوطه کار گذاشتهاند. به نظرم این کار توهین به بازدیدکنندگان است.
اما مهمترین مسئله، همین تفکیک جنسیتی است که ملاحظه میکنید. دوست نداشتند که جوانها در مکانی امن و فرهنگی دور هم جمع شوند. یادم است که آن زمان جوانهایی که به اینجا میآمدند حال خوبی داشتند. هیچ هنجارشکنی هم صورت نگرفت. در تمام سالهایی که به اینجا آمدم فقط یک بار دیدم که عدهای جوان با خود گیتار به اینجا آوردند. بعد از این که تفکیک اتفاق افتاد با خودم عهد کردم که دیگر به اینجا نیایم، ولی نشد؛ یک نیروی درونی من را به اینجا میکشاند.
یکی دیگر از زیباییهای این جا وجود خانمی سالخورده بود که قبلا متولی اینجا بود. به سختی راه میرفت و نابینا بود. یک پسربچهی ۹، ۱۰ ساله هم داشت. وقتی که زنگ میزدیم معمولا آن پسربچه در را باز میکرد. کسانی که برای بازدید از ظهیرالدوله میآمدند خیلی به آن خانم و پسرش کمک میکردند. وجود آنها به حال خوب اینجا اضافه میکرد. ولی متاسفانه الان نمیدانم کجا هستند
آرمان