نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
مسعود سلیمی
ایپسوس (ipsos) یک تشکیلات بزرگ پژوهشی و نظرسنجی است که اعتباری در سطح کره زمین دارد.
نتایج برآمده از پژوهش و نظرسنجیهای ایپسوس با خاصیت جهانشمولی خود به ندرت خلاف و ساختگی و تحت تاثیر بحث و جدلهای سیاسی و ایدئولوژیکی از کار درمیآید.
اگرچه در گردش کره خاکی و بدون آنکه بخواهیم وارد مبحث نسبیت اینشتین از منظر علمی و اثبات آن شویم، بدون شک امر مطلق دستکم از نگاه زمینی وجود ندارد به عبارتی همچنان که مثلا «امنیت صفر» هرگز معنا پیدا نمیکند، گاهی نظرسنجیها میتواند بهگونهای دیگر خود را نشان دهد. نمونه بارز صدالبته تقریبا نادر چنین رویدادی را میتوان به رمز و راز حضور خانوادگی ترامپ در کاخ سفید نسبت داد!
البته موضوع این نوشته ربطی به رییسجمهور آمریکا ندارد بلکه به یکی از آخرین پژوهشهای ایپسوس در زمینه مسایل شهری برمیگردد.
موسسه بزرگ نظرسنجی جهان، یکی دو ماه پیش (ماه می- اردیبهشت) پس از سال 2013 برای دومین بار در پرسش و پاسخ از 18557 شهروند متعلق به 60 شهر کره خاکی، سه پرسش خیلی مهم و در عین حال خیلی بدیهی را مطرح میکند.نتیجه و حاصل از این اقدام ایپسوس دو سه روز پیش منتشر شده که برای هر ایرانی به طور خاص تکتک ساکنان پایتخت کهنسال کشورمان
- شهری که براساس آخرین یافتههای علم باستانشناسی حدود 8000 هزار سال پیشینه زیستن دارد- میتواند و باید زهری باشد که قطره قطره در حلقومش ریخته شده است.
لطفا به پرسش و پاسخهای ایپسوس توجه کنید.
1- به نظر شما چه شهری از شرایط مناسب زندگی برخوردار است؟
برپایه پاسخ به دست آمده، زوریخ اول، سیدنی و ابوظبی در سکوهای بعدی قرار میگیرند. اما به قول معروف واویلا این است که پایتخت کهن ایرانزمین کارش به جایی رسیده که میان 60 شهر بزرگ جهان رتبه «صفر» را به دست میآورد.
2- چه شهری بهترین شرایط را برای کسبوکار دارد؟
پاسخ دردناک است، نه اینکه نیویورک اول میشود و لندن سوم و توکیو پنجم، بلکه فلاکتبار اینکه ابوظبی دوم و تهران با صفر درجه در ته جدول قرار دارد!
3- در کدام شهر از 60 شهر مورد بحث دوست دارید درس بخوانید؟
پاسخ اما مرا کمی خوشحال میکند و به اندازه یک اقیانوس به گریه میاندازد، آخر من درسخوانده فرانسه هستم و پاریس را دوست دارم که در سکوی نخست است و رم و نیویورک هم دوم و سوم هستند اما دردناک و سوزنده و وحشتناک اینکه تهران، فقط یک درصد آرا را به دست میآورد. زمانی اگر مدرک دانشگاه تهران روی میز هر رییسی در هر دانشگاه در جهان میگذاشتید جلوی پایتان بلند میشدند و حالا کار به جایی رسیده که میبینید.در کل حساب و کتاب ایپسوس، نیویورک اول میشود اما توجه کنید ابوظبی که روزگاری نهچندان دور از یک واحه و چند راس شتر تشکیل میشد دوم و پاریس و توکیو سوم و چهارم میشوند.تا جایی که میدانم و خواندهام ایپسوس هیچگونه پدرکشتگی با ایران ندارد که در پژوهش خود قصد سیاهنمایی داشته باشد. تهران برپایه شاخص کل در میان 60 کشور در رده شصتم است! لاگوس، لطفا توجه کنید لاگوس و کراچی بالاتر از پایتخت کهن قرار دارند.من بچه تهرانم نه اصلا فرزند ایرانم، به خاک و آب و وطنم افتخار میکنم اما تهرانی که من و نسل من و حتی تا دو دهه پیش میشناختیم، خدایش بیامرزد!من که اهل نفرین نیستم آن دنیا مربوط به خودشان اما اگر عدالتی در این دنیا باشد، نمیدانم خداوند با بانیان سقوط پایتخت ایرانزمین چه باید کرد؟! تهران یک شهر و یک پایتخت نیست. تهرانی پر از خاطره که هر گوشهاش یک زندگی بود، فقط راه رفتن در حاشیه پیادهرویی که امروز نامش شده است ولیعصر در حافظه تاریخی چندین نسل از ما ایرانیان زندگی میکند.
جهان صنعت
تصویر تهران در جهان، پرسشی دردناک
تاریخ تمدن انسانی با نام شهرهای بلندآوازه گره خورده است. بابل، آتن، اسکندریه، رم، قسطنطنیه، بغداد، سمرقند، اصفهان و غیره طی قرون گذشته در مناطق پیرامون خود و یا حتی در بخش وسیعی از جهان میدرخشیدند و هنرمندان و صنعتگران و بازرگانان و جویندگان نام و قدرت و ثروت را به سوی خود میکشاندند.
در دنیای امروز، که فرایند «جهانی شدن» ویژگی عمده آن است، شهرهای جهانی که «شهرهای سیارهای»، «شهر-جهان» و یا «ابرشهر» نیز نامیده میشوند، به کانونهای عمده سیاست و اقتصاد کره زمین بدل شدهاند. در واقع فرایند «جهانی شدن» بر دوش همین شهرهای جهانی پیش میرود که از ویژگیهای زیر برخوردارند:
یک) مراکز حکمرانی جهانی را در خود متمرکز کردهاند، به ویژه دفاتر شرکتهای بزرگ فراملیتی را که فعالیت اقتصادی و نیز تقسیم بینالمللی کار را در بخش بزرگی از جهان سازمان میدهند.
دو) کانونهای بزرگ هنری و فرهنگی و دانشگاهی و پژوهشی و ابداع کالاها و خدمات تازه را در خود جای دادهاند.
سه) به زیرساختهای بسیار پیشرفته در عرصه ترابری و ارتباطات مجهزند.
چهار) مغزها و کالاها و خدمات و سرمایهها را از چهار گوشه جهان به سوی خویش میکشانند و به چهار گوشه جهان میفرستند.
دنیای امروز به دست شهرهای جهانی میچرخد، چه آنهایی که همچون پاریس و لندن و آمستردام از چند قرن پیش به این سو درخشش خود را حفظ کرده و با دنیای امروز منطبق شدهاند، و چه آنهایی که چون شانگهای، سنگاپور و ابوظبی در شکل تازه خود عمدتاً محصول پنجاه سال گذشتهاند.
با توجه به جایگاه شهرها در ثروت و قدرت کشورها و مناطق گوناگون جهان، ارزیابی نقش آنها و طبقهبندیشان بر پایه ملاکهای عینی و ذهنی، بیش از بیش برای تصمیمگیران در عرصههای گوناگون از جمله سرمایهگذاری، بازرگانی و گردشگری اهمیت پیدا میکند. به بیان دیگر شهرها زیر ذرهبین محافل کارشناسیاند و نمره میگیرند.
مؤسسه معتبر فرانسوی «ایپسوس»، که در کار سنجش افکار و بازاریابی و مشاوره تخصص دارد، برای دومین بار بعد از سال ۲۰۱۳ به رتبهبندی شهرهای بزرگ جهان پرداخته و یازده ژوئیه گزارشی را در این زمینه منتشر کرده است. در رتبهبندی امسال، «ایپسوس» فهرستی از شصت شهر بزرگ جهان تهیه کرده و آنرا برای نظرخواهی به ۱۸۵۵۷ نفر شهروند شانزده تا شصت و چهار ساله در بیست و شش کشور جهان ارائه داده است. این نظرخواهی در فاصله ۲۱ آوریل تا ۵ مه سال جاری میلادی انجام گرفته است.
مؤسسه «ایبسوس» در نظرسنجی خود سه پرسش را با مخاطبان خود در میان نهاده و از آنها خواسته است با تکیه بر دیدهها و شنیدههای خود به آنها پاسخ دهند:
الف) به نظر شما، چه شهری از بهترین شرایط برای زندگی کردن برخوردار است؟
بر پایه این پرسش، شهر زوریخ با برخورداری از هیجده درصد آرای نظردهندگان، در مقام اول قرار گرفته و شهرهای سیدنی، ابوظبی، ونکوور و استکهلم به ترتیب مقامهای دوم تا پنجم را به دست آورده اند.
رای به سود تهران، بر اساس این پرسش، صفر درصد بوده است.
ب) چه شهری بهترین شرایط را برای داد و ستد دارد؟
در ردهبندی شهرها بر پایه این پرسش، نیویورک با ۲۳ درصد آراء اول شده و شهرهای ابوظبی، لندن، هنگ کنگ و توکیو دوم تا پنجم شده اند.
در این ردهبندی نیز تهران با صفر درصد در ته جدول قرار گرفته است.
ج) در کدام یک از این شصت شهر دوست دارید تعطیلاتتان را بگذرانید؟
در این ردهبندی پاریس با ۲۱ در صد آرا در رده اول قرار گرفته و رم، نیویورک، لندن و سیدنی به ترتیب ردههای دوم تا پنجم را به دست آوردهاند.
تهران، در این مورد، یک درصد آراء را به دست آورده است.
با محاسبه نتایج برآمده از این سه ردهبندی، «ایپسوس» به محاسبه شاخص کل پرداخته که، بر اساس آن، نیویورک در بالاترین سطح قرار گرفته است. چهار شهر بعدی عبارتند از ابوظبی، لندن، پاریس و توکیو؛ و اما تهران، بر پایه شاخص کل، در میان این شصت کشور در رده شصتم قرار گرفته و موقعیت آن حتی از لاگوس (نیجریه) و کراچی (پاکستان) و نایروبی (کنیا) بدتر است.
اگر خوانندگانی این ارزشیابی را اغراقآمیز تصور میکنند و باور ندارند که موقعیت تهران مثلاً ۲۴ پله از موقعیت قاهره بدتر باشد (آنگونه که در این گزارش آمده)، نگارنده این یادداشت خود را در تردید آنها شریک میداند. با این حال نباید فراموش کرد که «ایپسوس» از مخاطبان خود خواسته است بر پایه دیدهها و شنیدههای خود درباره شصت شهر این فهرست اظهار نظر کنند.
به بیان دیگر این اظهار نظر تا اندازه زیادی جنبه ذهنی دارد؛ ولی ذهنی بودن این داوری، چیزی از اهمیت آن نمیکاهد. این نشان میدهد که دنیا تهران را این چنین میبیند و تصویر ایران در جهان نیز، درست یا نادرست، با توجه به همین «دیدنها» ترسیم میشود. همین تصویر، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بر ورود سرمایهگذار و جهانگرد به کشور تأثیر میگذارد و یا، به عبارت دیگر، در بازار کار و معیشت ایرانیان بازتاب مییابد. دنیا چنین است و به همین سبب بهبود تصویر در افکار عمومی جهان، یکی از مهمترین هدفهای راهبردی کشورها برای جذب نخبه، سرمایه و فناوری است.
پرسش بسیار دردناک ولی پرهیز ناپذیر این است که چرا تصویر پایتخت ایران این چنین سقوط کرده است؟ آینده در گرو پاسخ ایرانیان به این پرسش کلیدی است.