نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
کارنامه غیرقابل دفاع روحانی
انتظارات تحقق نیافته در دولت دوازدهم
طعنه تيرآورانم میکشد
یک سال از تکیه زدن روحانی بر صندلی دوره دوم ریاستجمهوری گذشته و حال فرصت مناسبی است برای تحلیل عملکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی او در سال گذشته. هرچند بهترین شاهدان عملکرد روحانی در نخستین نگاه مردم هستند؛ مردمی که با امید بهبود شرایط اقتصادی به روحانی رای دادهاند و امروز بیش از گذشته دچار گره در معیشت خود شدهاند.
دولت دوازدهم نیز مانند دولتهای قبلی هنگام انتخابات شعارهای رنگین و جذابی داد اما بعد از روی کار آمدن گویی توانایی تحقق بخشیدن به برنامههای خود را نداشت و شرایط از گذشته نیز بدتر شد. روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود قول حل شدن مسایل اقتصادی را داده بود و حتی این مسایل را به برجام گره زد تا به جامعه اثبات کند همه مشکلات به زودی حل خواهند شد.
مشکلات حل نشد و ما همچنان مانند گذشته به زندگی در تحریمها ادامه میدهیم و چه بسا فرزندان ما نیز بر اساس آنچه در جامعه شاهد آن هستیم و همچنین بر اساس عملکرد جامعه جهانی در طول سالهای آینده به زندگی در تحریمها ادامه دهند. این موضوع اما در حالی است که روحانی بعد از امضای برجام در گفتوگوی تلویزیونی خود اعلام کرد همه تحریمها برداشته و درهای تجارت به سوی ما باز خواهد شد. اما هیچ یک از پیشبینیها محقق نشد.
نکته قابل توجه دیگر اما آن است که دولت یازدهم همه مشکلات خود را به دولت دهم واگذار میکرد و تحلیل هم این بود که مشکلات حاصل از عملکرد دولت محمود احمدینژاد به اندازهای عمیق است که دولت به سختی میتواند آن را مهار کند. حال اما با گذشت یک دوره کامل و همچنین یک سال از دور دوم ریاستجمهوری حسن روحانی همچنان مشکلات به قوت خود باقی هستند و امروز این سوال مطرح است که دولت مشکلات خود را به چه کسانی واگذار میکند؟
افزایش قیمتهای 25 تا 30 درصدی یکی دیگر از خروجیهای دولت دوازدهم در یک سال گذشته است. این موضوع در حالی است که افزایش حقوقهای 7/19 درصدی نتیجهای جز این نخواهد داشت. چنین افزایش حقوقی منجر به افزایش هزینههای کارفرما خواهد شد و در پی این افزایش هزینهها چرخه معیوب گرانی بار خود را بر دوش مردم میاندازد و منجر به آن خواهد شد که هر روز وضعیت معیشتی دشوارتر از گذشته شود.
مشکل دیگر مربوط به دیگر شاخصهایی است که نهتنها موقعیت آن بهبود پیدا نکرده است بلکه در زمینه خانههای استیجاری مردم به شدت دچار مشکلات اقتصادی شدهاند. این روند شاید حاصل کاهش ناگهانی نرخ سود بانکی و از سویی دیگر رها کردن آن در مدتی کوتاه است. تصمیمات ناگهانی و تغییرات یکباره در اقتصاد کشور منجر به سود هنگفت عدهای قلیل و زیان گسترده بخش وسیعی از جامعه خواهد شد.
به هر روی عملکرد دولت در طول یک سال گذشته به هیچ عنوان قابل دفاع نیست و باید با امید در انتظار آن باشیم که دولت در طول سه سال آینده کارآمدتر از شرایط فعلی و با تدبیر و برنامهریزی پیش رود.
جهان صنعت -امیر واعظیآشتیانی
انتظارات تحقق نیافته در دولت دوازدهم
یک سال از زمانی که حسن روحانی توانست برای بار دوم مسند ریاستجمهوری در پاستور را تصاحب کند میگذرد. سالی که مردم منتظر بودند بخشی از وعدههای انتخاباتی او اجرایی شود؛ وعدههایی که بخشی از آن به دلیل شرایط جهانی تحقق نیافت و بخش دیگر وعدهها نیز به دلیل آنکه روحانی، بیشتر از توان دولت خود و شرایط موجود قول داده بود حاصل نشد. درست در صدمین روز دولت او، وقتی در برنامه تلویزیونی با مردم سخن گفت و آمارها و ارقامهای کلی داد که با شرایط موجود همخوانی نداشت بسیاری از شهروندان احساس کردند رییسجمهوری که در چهار سال اول با او سرکار داشتند و برای انتخاب او ساعتها در صفهای طولانی ایستادهاند چندان به وعدههای خود پایبند نخواهد بود. مسالهای که البته مردم کمی بعد درست در دی و اسفندماه سال گذشته با مغز و استخوان تجربه کردند و متوجه شدند که با سرابی روبهرو هستند. بسیاری از مردم این جمله را زمزمه میکردند که روحانی حالا که به رای مردم احتیاج ندارد وعدههای خود را به دست فراموشی سپرده است. چراکه بخشی از مردم به دلیل عملکرد روحانی در دولت یازدهم و تغییراتی که او توانسته بود در کشور ایجاد کند برای بار دوم به او رای دادند. پس از آن هشتگهای پشیمانی از رای به روحانی به راه افتاد، هرچند که عدهای نیز همچنان بر رای خود پافشاری کردند. حسن روحانی وعدههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زیادی در دوران انتخاباتی خود داده بود که وعدههای سیاسی او به دو موضوع مهم ختم میشد؛ چیدن میوه برجام و رفع حصر. شاید اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد همچنان میتوانستیم عملکرد روحانی را در حوزه سیاست خارجه موفق ارزیابی کنیم. اما عهدشکنی دونالدترامپ رییسجمهور آمریکا باعث شد آینده توافق هستهای در هالهای از ابهام قرار گیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که دولت نباید تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکرات هستهای و برجام میگذاشت چراکه قرار بود طبق وعدههای روحانی برجام دو دستاورد اصلی داشته باشد؛ اول رفع تحریمها و دوم گشایش اقتصادی مردم. ولی نه تنها این وعدهها تحقق نیافت بلکه تحریمهای جدیتر از سوی آمریکا اعمال شد. ضمن اینکه شاهد سخت شدن زندگی مردم نیز هستیم. این در حالی است که روحانی در وعدههای انتخاباتی خود اعلام کرده بود که ما با برجام بین ایران و جهان پل برقرار کردیم و دیوار تحریم را فروریختیم و اگر ملت ایران اجازه بدهد و اگر رهبری یاری و ما را هدایت کنند، با همین دکتر ظریف مابقی تحریمها را هم برخواهیم داشت! روحانی همچنین در سفر انتخاباتی خود به اردبیل تاکید کرد که ما اجازه نمیدهیم تحریم به کشور برگردد.
البته نباید نسبت به نتیجه برجام نگاه منفی داشت و باید به این نکته اشاره کرد که پیگیری دولت برای برجام به رغم مخالفتهایی که وجود داشت سایه جنگ را از سر ایران برداشت. در دولت روحانی روابط ما با کشورهای دیگر معمولتر از دوره احمدینژاد بود و این یعنی عادیسازی روابط ما با دنیا. ضمن اینکه هنوز نتیجه برجام مشخص نیست و باید دید که آیا اروپا پای کار برجام میماند؟ پاسخ به این سوال در ظاهر همان است که ایران انتظار دارد. اتحادیه اروپا، چین و روسیه و بسیاری از کشورها و نهادها و سازمانهای بینالمللی در واکنشی یکپارچه ضمن اعلام حمایت از برجام و باقیماندن در آن، از ایران نیز خواستند تا در این توافق بماند. این در حالی است که وزیرامورخارجه کشورمان مذاکراتش در پکن، مسکو را که ماموریت حسن روحانی برای گرفتن ضمانت از این کشورها برای ماندن برسربرجام بود «مثبت» و «امیدبخش» خواند. اما به هرحال باید دید که اروپا در حفظ برجام چقدر اراده جدی دارد و تا کجا ادامه خواهد داد.
روحانی پیش از انتخابات 96 و با اینکه همچون امروز اختیار تام و کامل برای رفع حصر نداشت بر طبل رفع حصر کوبید. او بارها در سخنرانیهای انتخاباتی بر رفع حصر تاکید کرد و بارها از اقدامات عملی خود پس از اخذ رای از مردم برای برچیده شدن حصر سخن به میان آورد. اما امروز نزدیک به پنج سال از دولت روحانی میگذرد هنوز خبری از رفع حصر نیست. این در حالی است که سخنگوی دولت از نزدیک بودن رفع حصر خبر داد و به تلاشهای دولت برای تحقق آن اشاره کرد. اما به گفته کارشناسان اینگونه سخنان و واکنشها از سوی دولتیها تنها برای حفظ پایگاه اجتماعی است و عملا روحانی پیگیری و اقدام خاصی برای رفع حصر انجام نداده است. البته در این خصوص بعضا شاهد گامهای مثبت هستیم مثلا در مورد مهدی کروبی و تسهیلاتی که برای وی قائل شدند این قدمهای مثبت که نتیجه تلاش نمایندگان فراکسیون امید نیز هست این نوید را میدهد که رفع حصر دیگر در حد حرف یا وعده و وعید نیست. روحانی میداند اگر بخواهد اصلاحطلبان را همچنان همراه خود نگه دارد و حمایت آنان را به دنبال داشته باشد باید رفع حصر را محقق کند چراکه کنارگذاشتن برخی معیارهای اصلاحطلبان در انتخاب وزرا و معاونان و بیتوجهی به زنان و جوانان در انتصابات با اعتراض جریان اصلاحطلب همراه بوده است.
وعدههای اقتصادی، سراب دولت دوازدهم
وعدههای اقتصادی در کشور را باید یکی از مهمترین دلایل رای مردم به روحانی دانست چون بسیاری از شهروندان با این نگاه و استدلال که دولت توانایی مهار تورم، ثابت نگه داشتن قیمت ارز و کالا و... را داشته پای صندوقهای رای آمدند.
رییسدولت یازدهم هنگامی دولت را تحویل گرفت که قیمت دلار حدود 3500 تا 3600 در بازار عرضه میشد.حسن روحانی با کمک وزرایش توانست از سال 92 تا 96 قیمت ارز را تا 3800 ثابت نگه دارد که موفقیت چشمگیری برای او محسوب میشد چراکه مردم در دوران احمدینژاد شاهد افزایش سه برابری قیمت ارز بودند. با این حال بهمن و اسفند ماه سال 96 دوران کابوس قیمت ارز برای کشور بود و افزایش قیمت ناگهانی آن و رسیدن به قیمت 7 هزار تومان تا به امروز، معادلات اقتصادی بسیاری از مردم را به هم ریخت. البته روحانی هرگز در میان وعدههایش از ثبات قیمت ارز سخن نگفته بود اما بالارفتن قیمت ارز تغییرات محسوسی را در افزایش قیمت برخی کالاها که منشا وارداتی داشتند، به همراه داشت. نکته دیگر آنکه افزایش آن علاوه بر تغییرات اقتصادی، اثر مستقیمی روی میزان امید مردم داشته است. با این حال دولت برای مهار این مساله از تکنرخی کردن ارز استفاده کرد، اگرچه این شیوه توانست التهابات بازار را کاهش دهد اما نتوانست وضعیت اقتصادی را سامان بخشد.
همچنین روحانی در طول دوران انتخابات از آزادی و دسترسی آسان مردم به اینترنت و ایجاد کسب و کار در این فضا سخن گفته بود. وی در سفر انتخاباتی خود به ساری گفته بود: « معتقد هستیم و میگوییم باید فضای کسب و کار آماده شود. ما میگوییم موانع باید برطرف شود و باید به مردم آزادی عمل بدهیم. مردم با اینترنت میتوانند برای خود شغل انتخاب کنند. بگذارید مردم فعال باشند.»؛ مسالهای که با مسدودشدن فعالیت تلگرام همه آن نقش بر آب شد. سادهترین انتظار مردم ایران از روحانی و وعدههایش تحقق این بخش از خواستههایشان بود اما با وجود آنکه روحانی خودش را طرفدار مردم برای دسترسی آزاد به پیامرسان خارجی و اینترنت میدانست اما در نهایت نتوانست در برابر فشارها مقاومت کند و تلگرام با حدود 40 میلیون کاربر مسدود شد.
حقوق شهروندی و احیای آن هم یکی دیگر از وعدههای مهم رییسجمهور در دوران انتخابات بود. وی این وعده را درست پس از ثبتنام برای انتخابات ریاستجمهوری مطرح کرد. او اعلام کرده بود که احیای اخلاق با حقوق شهروندی، شفافسازی و آزادسازی گردش اطلاعات امکانپذیر است و دولت یازدهم تا آخرین روز این مساله را دنبال میکند و اگر در دولت آینده مسوولیت داشته باشیم همین مسیر ادامه مییابد. روحانی برای تحقق این وعده خود به همه معاونان، وزرا و مشاوران خود برای رعایت آن دستوراتی داد و البته در ادامه نخستین اجلاس ملی گزارش حقوق شهروندی را برگزار کرد. اما در عمل و پس از مسایل دیماه گذشته و کشته شدن عدهای از شهروندان و غیره آب پاکی بر دستان مردم ریخته شد که حقوق شهروندی که رییسجمهور از آن دم زده است قرار نیست محقق شود.
با وجود آنکه آغاز به کار دولت دوازدهم از اواخر تابستان و اوایل پاییز سال گذشته بوده و زمان زیادی تا قضاوت درباره اقدامات و وعدههای حسن روحانی در دولتش باقی مانده است، با این حال نخستین سوال این است که آیا روحانی که نتوانسته سادهترین وعدههای انتخاباتی خود را تا به امروز اجرایی کند چگونه میتواند در ادامه به وعدههای خود که تنها بخش مختصر و مهم آنها در این گزارش مطرح شد، پایبند بماند. آیا روحانی چون دیگر به رای مردم نیاز ندارد اینگونه تحقق آنها را پشت گوش انداخته یا اساسا دستهایی مانع از اجرایی شدن آن است، این سوالی است که معاونان رییسجمهور چندان به آن تمسک نمیجویند و معتقدند روحانی تاجایی که توانسته به عهد خود وفادار بوده است؛ مسالهای که خود رییسجمهور نیز بارها در سخنرانی با مردم آن را تکرار کرده و حتی برای تحقق آن از مردم کمک خواسته است. هر چند مردمی که به روحانی رای دادند چندان به تحقق وعدههای وی امیدوار نیستند.
جهان صنعت
طعنه تيرآورانم میکشد
در يادداشتي براي نشريهاي از پيش آمدن بحراني نوشتم که جامعه ما را دربرمیگيرد و امروز هم به آن تحليل باور دارم که آمريکا و اروپا و روسيه و چين و همه اين ياران نيمه راه و دوست نمايان با آن علم و کتلي که دارند و برخلاف ما جز به مصالح و منافع خود نمیانديشند، ما را از پا نمیاندازند؛ يعني آمريکا که در دوشيدن ما پيش از انقلاب و در دشمني ما پس از انقلاب، هيچ پا پس نگذاشته است، نمیتواند ما را بشکند، يعني، نيازي ندارد که هزينههاي يک جنگ مستقيم مخرب يا جنگ نيابتي طولاني را تحمل کند. چون جامعه ما را میشناسد و میداند که خيليها به لفظ و اقدام صوري مرگ بر آمريکا میگويند و پرچمش را هم آتش میزنند، اما دريغ از يک تير که از تفنگ هميشه پرشان به قصد او رها کنند! چون وقتي «سيبل» دولت هست چرا به راه دور بروند.
به عملکرد رسانههاي منتقد دولت و افراد مخالف دولت و بياعتنا به راي ملت نگاه کنيد تا به کنه قضايا پي ببريد که چگونه آمريکاي شيطان بزرگ آتش به فتيله و آب در لانه مورچگان ريخته و خود با خيالي آسوده به نظاره نشسته است و میبيند که بيش از صد تير عنوان به قصد دولت روحاني رها شده و در روزهاي آينده مضاعف هم خواهد شد! و غافل از دشمن اصلي ما که آمريکا است.
والبته راست هم میگويند و حق هم دارند که از رئيسجمهور بخواهند تا توبه کند و در روزهاي آينده هم لابد از ايشان انتظار «هاراگيري » را به سبک ساموراييها خواهند داشت و آسودهتر از اين انتحار جسمي بهتر اين است که انتحار سياسي کند و اداره کشور را به صالحاني که مورد نظر صالحان تيرانداز است بسپارد، چون اين بزرگواران تدبير آن را دارند که دولت عليه را مثل آن دولت قبل از فضاي تدبير و اميد مصطلح اداره کنند. دوراني که نشاني از 40% تورم و اقتصاد منفي 7% نبود و زنجانيها فروش نفت را در دست با کفايت خود نداشتند دوراني که شوراي امنيت به ما با احترام خاص مینگريست و 6 قطعنامه عليه ما صادر نمیکرد و مشمول فصل 7 هم نشده بوديم و نه تنها خزانه ما از پر و پيماني لبريز شده بود بلکه آن صدها ميلياردي که از نفت بالاي صددلار فروخته بوديم همه در صندوق ذخيره يا صندوق توسعه، بر روي هم انباشته بود. يعني دست پاکان و معجزههاي هزاره سوم هرگز بيتدبيري نمیکردند که صدها هزار ميليارد تومان از بانکها قرض بگيرند و يا به پيمانکاران بدهکار باشند. مهمتر آن که با ارتقاي ارزش پول ملي، ثروت و داشتههاي مردم حداقل سه برابر شده بود.
و اما روحاني سراپا تقصير که آمد، برخلاف دوره قبل، بيحساب و کتاب حکومت کرد، با خارجيهاي اغلب خائن رابطه برقرار کرد و خرج روي دست ايران گذاشت چرا که مدام روساي کشورها و وزيران و صاحبان صنايع و شرکتهاي بزرگ آمدند و غذاي ما را خوردند و رفتند و آب و نان ما را کم کردند. در مجمع عمومي سازمان ملل هم هرگاه که روحاني پشت تريبون قرار گرفت، فقط خودش بود و خودش، ديگر آن زمان نبود که از ازدحام جمعيت و روساي کشورها، نه تنها هيچ صندلي خالي نبود بلکه صندليهاي اضافي هم که آوردند، افاقه نکرد. و از کارهاي مضر به حال ما، مذاکره سري با شش کشور استعمارگر و ميراث خوار استعمار بود، بدون اين که هيچ کس بداند، پشت ميز نشست و نتيجه هم از پيش معلوم بود که چه کلاه گشادي که تا چانه ما بود برسرمان گذاشتند؛ يعني مرواريد از ماگرفتند و آب نبات چوبي نه بلکه فقط چوب آن را به ما دادند و هزاران عارضه ديگر که مثنوي هزار من کاغذ است و فضا و شرايط مصيبتبار آن چنان شد که لازم بود هر مسئول بلند پايه شريفي، کار و زندگي خود را رها کند و مواظب دولت باشد و در اين ميان اگر رسانههاي ميلي و بيميلي نبودند، کشور مثل ايالات «آلاسکا» فروخته شده بود و پولش را هم از ما بهتران خورده بودند! در اين صورت و با اين همه اشتباه آيا پيروان پروپا قرص و دو آتشه نظام حق ندارند
دلواپس باشند؟
و توصيه هم به دلواپساني که با خروج ترامپ از برجام، قندآبکوه در دلشان میشکنند، اين است که سعي کنيد، همه مخالفان روحاني را به اردوگاه خود جذب و جمع کنيد آن هم براي 1400 و حتي زودتر از آن و نگارنده هم اطمينان کامل دارد، با درايت و تدبيري که در مخالفان روحاني سراغ میرود نه میگذارند که حتي يک نفر در تقابل با نظام قدعلم کند و نه به براندازان بپيوندد. برخلاف برخي تحليلهاي تحليلگران رسانههاي زنجيرهاي که عقيده دارند مخالفان دکتر روحاني به تلقي نادرست خود در ناکارآمدي نظام، به براندازان خواهد پيوست و جبهه دي ماه را تقويت خواهند کرد، چنين نيست. در اين باره ترديد نکنيد که همه به دلواپسان و منتقدان برجام خواهند پيوست. و دکتر روحاني حقوق دان هم میتواند مدام بنشيند و بگويد که:
باکم از ترکان تيرانداز نيست
طعنه تيرآورانم میکشد
مردم سالاری-منصور فرزامي