نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
آنچه نگفت و باید میگفت
شرق: روحاني چه چيزهايي را گفت و چه چيزهايي را نگفت؟ سخنانش در گفتوگوي خبري سيما تا چه اندازه اقناعكننده بود؟ آيا توانست انتظارات مردم را برآورده كند؟ آيا درباره همه آن چيزهايي كه بايد، سخن گفت؟ فعالان سياسي به اين پرسشها پاسخ دادهاند.
غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي، در همين پيوند به «شرق» گفت: «اينکه رئيسجمهوري با مردم بهصورت مستقيم صحبت ميکند، کار خيلي خوبي است. در واقع بخشي از وظيفه مسئولان کشور اين است که گزارشي از عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند. هرچقدر متن گفتوگوها در اين برنامهها واقعيتر باشد، نتايج آن بهتر خواهد بود. آقاي روحاني سخنور خوبي هستند. صحبتهاي رسمي و چارچوبدار اگرچه براي برخي از مردم خوشايند است و آنها با اين نوع گفتار ارتباط خوبي برقرار ميکنند، اما به نسبت ايام انتخابات و گفتوگوهاي هيجاني آن زمان افراد کمتري تحت تأثير قرار ميگيرند. وقتي صحبتها عادي و صحبت از اعداد و ارقام است، طبيعي است که نقدها به اين گفتار بيشتر ميشود و جاذبه کمتري براي خيلي از مردم دارد. البته مجري برنامه و طرف صحبت هم ميتواند در روند گفتوگو تأثيرگذار باشد اما آنچه مورد مطالبه مردم است، اين است که مسائل با شفافيت بيشتر بيان شود. در گفتوگوي تلويزيوني اخير رئيسجمهور بهتر بود که مسائل شفافتر بيان ميشد. از طرف ديگر گفتوگو در اتاق رئيسجمهور يا استوديوي صداوسيما و با بيان القاب رسمي نميتواند آن تأثير مورد انتظار را بر عامه مردم داشته باشد. رئيسجمهور بايد در صحنههاي واقعي زندگي مردم حضور داشته باشد و درباره اين مسائل واقعي با مردم حرف بزند. مثلا در حادثه کارگري اراک من نوشته بودم آقاي رئيسجمهور بايد به اراک سفر کرده و در آنجا به صورت واقعي با مردم صحبت کند. اين رفتار بسيار تأثيرگذارتر است و ميتواند تا مدتها در خاطره مردم به جاي بماند. من فکر ميکنم در حوادث اخير رئيسجمهور بايد به زندان ميرفت و با زندانيهاي حوادث اخير که معترض مسائل معيشتي، فرهنگي يا سياسي بودند، صحبت ميکرد. در شرايطي که تبليغات جهاني حول محور مسائل حقوقبشري عليه ايران انجام ميشود، اين رفتار بسيار ماندگارتر ميشد. مثلا در تاريخ خيلي از مردم شاهعباس را با حضور ناگهاني او در ميان مردم به خاطر دارند يا امروزه فضاي رسانهاي و مجازي بهگونهاي است که نشان ميدهد سلايق مردم عوض شده است. مردم به اخبار کپسولي که با زندگي واقعي آنها سروکار دارد، بيشتر رغبت نشان ميدهند تا گوشدادن يک برنامه يکساعته رسمي تلويزيوني. رئيسجمهور و مسئولان بايد بتوانند با استفاده فضاهاي مجازي مثل توييتر يا ديگر شبکههاي مجازي به سؤالات روزمره مردم شفاف پاسخ بدهند. مثلا در اين برنامه رئيسجمهور گفت ۹۸ درصد طلب سپردهگذاران مؤسسات مالي غيرمجاز به آنها پرداخت شده است. چقدر خوب بود که وزير اقتصاد يا رئيس بانک مرکزي يک بار در ميان تظاهراتکنندگان حاضر ميشدند و از اين جمعيت ميپرسيدند که شما چقدر در اين مؤسسه سپرده داريد يا دولت چقدر از طلبهاي شما را پرداخت کرده است. به غير از رئيسجمهور همه وزرا و مديران ردهبالا بايد در کنار مردم حضور داشته باشند و با آنها گفتوگو کنند. خاطرم است زماني که من در شهرداري تهران بودم بارها چنين کاري را انجام ميدادم. حتي برخي از مردم ميگفتند فلاني با دوچرخه به کارگاه يا فلان خيابان سرکشي کرده است؛ اگر چه من هميشه با ماشين رفتوآمد ميکردم ولي حضور در ميان و کنار مردم در لحظات واقعي، سرمايه اجتماعي ارزشمندي براي مديران است که با تبليغات رسمي نميتوانند به آن دست يابند».
نيازي به مجري نيست
عباس عبدي هم با اشاره به اينكه من تلويزيون نگاه نميکنم و متن صحبتها را در رسانهها ميخوانم، به «شرق» گفت: «در اين گفتوگو هم مطابق انتظار نکات مثبت قطعا وجود داشت. همچنين ايشان سعي کردند به جامعه آرامش بدهند و اين موارد در جاي خودش مثبت بود. در مورد شکل گفتوگو بايد بگويم بهطور کلي معتقدم هر مسئولي يا بايد جلو يک يا چند روزنامهنگار مستقل و قابلاعتماد و توانا حرف بزند ولي اگر اين شيوه را نميخواهد، بهتر است به تلويزيون برود و يکطرفه حرف بزند. بنده اين نوع اخير را نسبت به گفتوگوي دونفره صوري ترجيح ميدهم. خودشان ميتوانند مسائل را ريز کنند و بگويند اين مسائل وجود دارد، اين نکات هم مطرح است و اين هم پاسخهاي و برنامه من است. اصلا نياز نيست کسي از او سؤال کند؛ چراکه همه ميدانند اين سؤالات چندان جدي نيست و بنابراين اين مصاحبهها بيشتر مصنوعي ميشود. بنابراين ترجيح من اين است که رئيسجمهور يا هر مسئول ديگري بهطور مستقيم در تلويزيون در مقابل مردم قرار گيرد و يکطرفه با مردم حرف بزند. هيچ نيازي هم به پرسش و پاسخ نيست چراکه سؤالات مردم معلوم است و اگر او به سؤالات بيربط ديگري پاسخ دهد، مردم از گفتوگوي مزبور رضايت نخواهند داشت و اگر هم به سؤالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه ميشوند که او سؤالات مردم را فهميده است و ميداند که نکته ابهام کجاست. حالا يا او ميتواند رفع ابهام کند يا نميتواند. بنابراين فکر ميکنم بايد از اين فضاي گفتوگوي دونفره خارج شد. اما در کل گمان نميکنم آقاي روحاني قادر باشد بخش اعظم سؤالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشي از اين ناتواني ناشي از ضعف دولت است و بخشي از آن هم ناشي از وضعيت عمومي مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامي نيست که به بعضي از سؤالات جواب دهد. بنابراين اين نوع سؤال و جوابها کمکي بنيادي در رفع ابهامها نميکند بلکه در بهترين حالت اين گفتوگوها ابهام جديدي بهوجود نميآورد».
حسين انصاريراد، فعال سياسي اصلاحطلب، نیز به «شرق» گفت: «گفتوگوي مسئولاني که با رأي مردم مسئوليت دريافت ميکنند، بايد صميمي، صريح، شفاف و بيپرده باشد و آنچه تحويل ميگيرند و آنچه انجام ميدهند، بيپرده و مرتب به مردم بگويند و درباره وعدههايي که ميدهند و مشکلاتي که وجود دارد و انجام دادهاند يا نتوانستهاند، ابهامي باقي نگذارند و مردم را با توضيحات کافي روشن کنند؛ اما حقيقت اين است كه آنچه دولت يازدهم و دوازدهم تحويل گرفته، محصول مشکلات و سوءمديريتهاي گذشته و بهویژه هشت سال مديريت آقاي احمدينژاد است که درباره طرح تحول اقتصادي برخلاف نظر کارشناسان ميگفت کاري خواهم کرد که بعد از من هيچکس نتواند آن را تغيير دهد. درعينحال، آقاي روحاني ميتوانست با استفاده از گروهي از دانشمندان علوم اقتصادي و اجتماعي، وضعيت کشور را با شفافيت کامل براي مردم بازگو کند و هيچ نقطه ابهامي نگذارد. كشور مشکلاتي ريشهدار دارد؛ تبعيضهاي کمرشکني وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب اين تبعيضها تشکيل ميشوند.
نتوانست به دغدغههاي مردم پاسخ دهد
عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاحطلب، هم ديروز به «شرق» گفت: «رئيسجمهور در گفتوگوي زنده خود نتوانست به دغدغههاي جدي مردم پاسخ دهد. اين اولين حضور او بعد از ناآراميهاي اخير در تلويزيون بود؛ شايد من اگر جاي او بودم، سعي ميکردم ريشهيابي اعتراضات اخير را که به نوعي از سوی همه به رسميت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه اين پذيرش نارساييهايي هم داشت؛ اما بهترين مدخل براي ورود به بحث بود. بسياري از مسائلي که مردم دنبال ميکردند، میشد به اين صورت مطرح کرد. يا موضع اخير وزير دفاع را که در آن گفته شد نيروهاي مسلح بايد از فعاليت اقتصادي کنار بکشند؛ اين خبر بسيار خوبي براي جامعه است. حتما بايد آقاي روحاني از اين موارد حرف ميزد. اگر اين خبر جدي باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوی رئيسجمهور که وزير کابينه خودش آن را خبري کرده بود، بسيار تأثيرگذار ميبود. از طرفي ديگر، بايد ابعاد اعتراضات اخير گفته ميشد. اين اعتراضات بهجز اينکه به مسائل معيشتي برميگشت، مطالبهگري در حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي هم بود؛ اما در گفتوگوي ديشب مغفول واقع شد. مثلا گروههاي هنري در برخي از استانها بلاتکليف هستند. از زمان جنگ تا امروز اين وزارت ارشاد بود که آييننامهها و مجوزها را صادر ميکرد؛ اما در شرايط حاضر، امامجمعه فلان استان به قانون بيتوجهي کرده و مانع تحقق خواست مردم ميشود. اينها مواردي بود که بايد روحاني در گفتوگوي خودماني با مردم مطرح ميکرد. اگرچه پرسشگر نیز در جهتدادن به مصاحبه خيلي مهم است؛ اما رئيسجمهور ميتوانست با هوشمندي خود، مسير بحث را به نفع خود تغيير دهد. بهتازگی وزير کشور که در اوايل انتخاب او انتقادهاي زيادي به عملکردش وارد بود و گفته ميشد بين امر توسعه سياسي، شعار انتخاباتي رئيسجمهور و انتخاب وزير اصولگراي غيرمعتقد به توسعه سياسي، همخواني وجود ندارد؛ اما شوراي گفتوگوي احزاب مطرح شده است. اميد ميرفت در اين برنامه صداوسيما، بيشتر درباره ابعاد اين طرح با مردم و معتقدان به امر توسعه سياسي گفتوگو ميشد. تأثير گفتوگوهاي کلي، فرمايشي و خطابهاي روي مردم خوب نيست. اگرچه نوع گفتوگوها نسبت به قبل بهتر شده بود. شايد اگر بهجاي يک مجري رسمي، فعال يا کنشگر سياسي بيرودربايستي با رئيسجهمور گفتوگو ميکرد، اين بحثها اثرگذارتر ميبود».
هنوز نفهميدهايم سرنوشت برجام چه شد
احمد کريمياصفهاني، دبيرکل جامعه اسلامي اصناف، نیز به «شرق» گفت: «مردم در عمل احساس نميکنند که مسائل گفتهشده با عمل مسئولان مطابقت دارد. مثلا برجام يکي از همين موارد است؛ ما هنوز نفهميدهايم که سرنوشت برجام با بدعهدي آمريكا به کجا رسيده است. بايد مسئولان اين موارد را با مردم در ميان بگذارند. بدون تکيه بر مردم، اين مسائل حل نميشود. در روزهاي اخير بار ديگر شاهد هستيم اروپا در کنار شريک هميشگي خود يعني آمريكا قرار گرفته است و معلوم نيست بايد تا چه زمانی منتظر نتايج برجام بمانيم. اشتغال براي امروز جامعه بسيار پراهميت است. بخشي از اين اغتشاشات ريشه در همين مسئله داشت. ما اگر به حل مشکلات مردم و اصلاح امور اعتقاد داشته باشيم، بايد گفته و عمل ما مطابق هم باشد. دولت بايد زمينه را براي واگذاري بنگاههاي خود به بخش خصوصي واقعي –نه خصولتيها و شبهدولتيها– فراهم کند. يا اينکه دولت بارها درباره اصلاح نظام بانکي و ارزي (تکنرخيشدن ارز) گفته است؛ اما هنوز خروجي چنداني نداشته است. در گفتوگوي ديشب رئيسجمهور هم به اين ابهامات پاسخي داده نشد. زماني اين گفتوگوها ميتوانند اثرگذار باشند که حرف و عمل مطابق هم باشد.
واكنشها در فضاي مجازي
براي حل مشكل ريزگردها، كلانتري را عزل كنيد
آيتالله عباس کعبي، نماينده خوزستان در مجلس خبرگان رهبري، نیز در رشته تویيتي نوشت: آقاي رئيسجمهور اگر ميخواهد مشکل ريزگردهاي خوزستان را حل کند، در اقدام اول بهتر است آقاي کلانتري را عزل کند. فردي که ايشان براي حل مشکل ريزگردها به استان خوزستان فرستادهاند، خود يکي از عوامل مشکل است. ايشان به نمايندگان استان در مجلس شوراي اسلامي گفته بود شما آب زياد داريد. جالب است که همين آقاي کلانتري به استان خوزستان آمده و در اولين موضعگيري، عامل خارجي را عمده عامل بحران ريزگردها دانسته و سياستهاي غلط انتقال آب رودخانههاي استان خوزستان و اقدامات غلط و بيتدبيريها را ناديده گرفته است. اين در حالي است که خود ايشان پيش از اين گفته بود «منشأ ريزگردهاي پاييزه و زمستانهاي که در کشور داريم، عمدتا داخلي است». فردي که تا اين حد دچار تناقضگويي است و نظر غيرکارشناسي ميدهد، صلاحيت مديريت سازمان مهم محيط زيست را ندارد».
عليرضا رحيمي، نماينده مردم تهران و عضو فراکسيون اميد در واکنش به برنامه تلويزيوني رئيسجمهور در کانال تلگرامي خود نوشت: مصاحبه رئيسجمهور گرچه تاحدي در فرم و فريم متفاوت بود اما در محتواي مطالب حرف جديدش هوشمندي دکتر روحاني بود. زماني چنين گفتوگوهايي را ميشود پربار ارزيابي کرد که اقلا بر دو ميليون بيننده و 50 نماينده مجلس تأثير مستقيم داشته باشد. گويا قرار بر اين بوده است که گفتوگو اصلا وارد مقوله سياسي اعم از داخلي و خارجي نشود و زاويه توييتر و فيلتر هم تعريضي کنايي بود و نه سؤالي اصلي. پرداختن به وضعيت نرخ ارز و هواي خوزستان و تاحدي حادثه سانچي موضوعات روز بودند که در سؤالها به چشم ميآمد. اميدواريم تيم رسانهاي دولت و نيز سيماي ملي هر دو در عمل، درستي رويکرد و واقعنگري بيشتري نسبت به ظرفيت و تأثير چنين گفتوگوهايي از خود نشان دهند».
بايد ميگفت مؤسسات مالي چگونه شكل گرفتند
حسامالدين آشنا رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک رياست جمهوري نيز در دو توييتی بلافاصله پس از پايان گفتوگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاهشدن زمان گفتوگو بسياري از سؤالات مجال طرح نيافت ولي بر خود لازم ميدانم ضمن تشکر از کساني که اين مسير را براي انتقال پيام خود به رياستجمهوري انتخاب کردند عرض کنم کليات سؤالات به اطلاع ايشان رسيده است و جدول تفصيلي هم به اطلاع ايشان و همگان خواهد رسيد. تلاش ميشود که رياستجمهور - نه فقط روحاني - وارد سطح جديدي از قرارگرفتن در قاب تلويزيون شود. مصاحبه خبرنگار ميخواهد نه فقط مجري! اگر برنامه زنده است بايد تعامليتر باشد. نزديکشدن به استانداردهاي گفتوگويي و استفاده از فناوريهاي تعاملي در برنامههاي آتي دنبال خواهد شد». گفتي است که آشنا کمي بعد از مصاحبه حسن روحاني يک نظرسنجي تويیتري نيز براي بررسي عملکرد رئيسجمهور انجام داد که تا ساعت پاياني آن حدود هفتهزار و 500 نفر عضو توييتر در آن شرکت کردند. در اين نظرسنجي بيش از ۸۰ درصد «پاسخهاي» رئيسجمهور را «ضعيف» ارزيابي کردند. آذر منصوري، قائم مقام دبيرکل حزب اتحاد ملت هم به ايسنا گفت: «مهمترين نقد در ارتباط با آخرين گفتوگوي تلويزيوني رئيسجمهور به اين است که فضايي ايجاد شد که انگار قرار است در اين گفتوگوي يکساعته آقاي روحاني به همه مشکلات اشاره کنند و راهحل همه ضعفها را بيان کنند. مسائل سياسي و اقتصادي مهمي در سخنراني ديشب رئيسجمهور مطرح شد، از جمله آنکه به موضوع مؤسسات مالي و اعتباري اشاره شد. ايشان بايد در اين سخنراني براي مردم تشريح ميکردند که چگونه اين مؤسسات شکل گرفتند؟ چگونه بدهکار شدند؟ و چگونه هزينههاي گزافي را براي دولت فعلي به جاي گذاشتند. اين در حالي است که پرداخت بدهي مؤسسات اصلا بر عهده دولت نبوده است و تنها در راستاي تأمين منافع مؤسسات شکل گرفته است».
چرا درباره ناآراميها چيزي نگفت؟
غلامرضا ظريفيان گفته است: «معقدم گفتوگوي ديشب بد نبود اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومي بود. باز هم تأکيد ميکنم رئيسجمهور بايد فاصله را با مردم کم کند و در هر گفتوگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نيز در نظر داشته باشد. او ادامه داد: نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزلهزده، مسائل اقتصادي از مشکلات مردم بود که بايد در آنان بسياري از مسائل ديگر نيز بيان ميشد اما آن چيزي که در اين ميان مهم است اين بود که رئيسجمهور بايد مقداري صريحتر و روشنتر با مردم صحبت کند. از طرفي هم بايد ابعاد پرسشهايي که مطرح شد، گستردگي بيشتري پيدا ميکرد و رئيسجمهور هم بايد با زمان بيشتري به اين سؤالات پاسخ ميداد. حادثهاي در کشور رخ داده و بخشي از جامعه اعتراضاتي داشتند که اگر بخش راديکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگيريم، پاسخ به اين امر بخشي از نياز جامعه و افکار عمومي است. نکته ديگر ارائه راهکارهايي براي حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با اين موضوع پاسخ درست بشنوند. مثلا در بحث بودجه که مردم هم بسيار حساس شدهاند، رئيسجمهور بايد به دور از نگاه پوپوليستي و بهصورت واقعبينانه و بهطور صريح درباره اين موضوع توضيح ميدادند. جامعه مايل است بهصورت شفاف مسئلههاي خودش را از زبان مسئولان بشنود و پاسخ بگيرد». حجتالاسلام محسن غرويان هم گفت: «مردم توقع بيشتري از سخنان رئيسجمهور داشتند، آنان منتظر بودند به برخي از مسائل عيني جامعه و به پرسشهايي که در ذهنشان بود، پاسخ داده شود. حتي طرفداران ايشان هم اينگونه اظهار ميکردند که ضمن حمايت از انديشههاي آقاي روحاني، سطح مصاحبه و سخنراني بسيار پايين بود. بايد در سخنراني شب گذشته مشخص ميشد ناآراميهاي اخير منشأ داخلي يا خارجي داشت و آيا کشورهاي منطقه در اين امر دخالت داشتند يا خير؟ اين ناآراميها ابتدا توسط چه کساني و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جريانهاي ديگر افتاد؟ ما و مردم توقع داريم که آقاي روحاني توضيح و تشريح کنند». رضا اکرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز هم گفته است: «سخنراني روحاني خوب بود اما مشکل امروز جامعه و کاهش واردات و قاچاق مورد توجه قرار نگرفت. روحاني بايد با سران قواي ديگر بنشيند و براي ايجاد رونق اقتصادي و اشتغال تصميم بگيرند و بعد مردم را به کمک بطلبند».
سؤالات پيشپاافتاده
محمد هاشمي اما انتقادش بيشتر به نحوه سؤالات بود تا پاسخها. او به انتخاب گفته است: «بيشتر اين سؤالات سطحي و پيشپاافتاده و بعضا غيرمعقول بود که هيچ ارتباطي هم به رئيسجمهور و وظايف او نداشت. بهطور مثال اينکه چرا شما با ماشين ضدگلوله از مناطق زلزلهزده بازديد کرديد؟ مگر رئيسجمهور مسئول حفاظت از خودش است؟
رئيسجمهور تيم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصي عمل ميکنند و ترکيب محافظان نيز معلوم است. اشکال اساسي در سؤالاتي بود که در اختيار مجري گذاشته شده بود. اين سؤالات مربوط به صداوسيما و منتقدان رئيسجمهور بود و تنها ميخواستند از رئيسجمهور قول بگيرند و او را اذيت کنند. طرح مسائل سطحي و جزئي در اين برنامه باعث شد تا به طور مثال نه گزارش چهارماهه رئيسجمهور به ملت را شاهد باشيم و نه سخنرانياي بود که رئيسجمهور در آن حق انتخاب داشته باشد. طراحان سؤالهاي گفتوگوي رئيسجمهور بسيار ناشيانه عمل کردند و با اين کار خود هم وقت ملت را گرفتند، هم وقت رئيسجمهور را. البته در نهايت اين موضوع به ضرر خود جرياني است که صحنه را اينگونه صحنهآرايي و اجرا کرد». اما عزتالله ضرغامي برخلاف محمد هاشمي در كانال تلگرامياش نوشته است: «سخنان «تکراري»! کليشهاي و غيرمتفاوت رئيسجمهور باعث شد تا همه قضاوتها به سمت مجري برود و اين خوب نيست! پيشنهاد ميکنم آقاي روحاني به خاطر استفاده از کلمه «قوطي» براي سرپناه ميليونها نفر از مردم عزيزمان از آنان عذرخواهي کند. درست است که خانه آنان در مقابل خانههاي دولتمردان، حکم قوطي را دارد؛ ولي روضه مکشوف هم خوب نيست!».
شبكههاي سرنگونیطلب را در خماري گذاشت
حميدرضا جلاييپور هم در كانال تلگرامياش نوشته است: «به نظر من در مجموع روحاني در شبکه يک صداوسيما در ساعت ۹ شب دوم بهمن 96 خوب صحبت کرد. مثل رئيسجمهور يک کشور باثبات. دنبال تحريک مخاطب نبود؛ همچنين دنبال تحريک منتقدان درونحاکميتياش نبود. ثبات کشور براي او ارزش پايهاي است. حق اعتراض مردم را پذيرفت. راجع به ارز به مردم نشانه خوبي داد. گفت درآمد ارزي ما از مخارج ما بيشتر است. حرفهاي او درباره زلزله، بافت فرسوده و ماشينهاي فرسوده و مؤسسههاي ورشکسته اعتباري واقعي و غيرتبليغاتي بود. امشب صحبتهاي او شبکههاي سرنگونیطلب را در خماري گذاشت». غلامعلي دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، هم به ايلنا گفت: با توجه به تجربه پنج دهه روحاني از پيش از انقلاب تا به امروز، روحاني توانست با آرامش به دغدغههاي مردم بهويژه پس از روزهاي شورش ديماه پاسخ دهد. خونسردي و اعتمادبهنفس، همچنين ادبيات شمرده آقاي روحاني حکايت از نوعي آرامش فکري داشت که براساس عملکرد کارهايش ايجاد شده است. با توجه به اينکه روحاني بيش از پنج دهه در صحنه سياست حضور داشته، ميتواند با ادبيات پذیرفتنی و وزين شرايط را براي مردم شرح دهد. روحاني با آرامش درباره مسائل روز کشور صحبت کرد و با همين آرامش به مسئله ارز؛ موضوعي که اين روزها ذهن مردم را به خود مشغول کرده، پرداخت. روحاني اشاره کرد که به دليل اجرائينشدن دقيق برجام از سوي برخي قدرتها مشکلاتي در اقتصاد ايجاد شد؛ اما در مجموع شرايط اقتصادي در ماههاي آينده رو به بهبود ميروند.
جسارتا به عقب برگردید
آفتاب یزد- امین نائینی: حسن روحانی دوشنبه شب مقابل لنز دوربینهای صداوسیما روبه روی رضا رشید پور نشست برای یک مصاحبه زنده. در 5 سالی که روحانی در پاستور حضور یافته برای همه روشن شده که تیم رسانهای او و درواقع ارتباط میان مردم و دولت ضعیف بوده است. همیشه امید خیلیها به همین مصاحبههای زنده است تا او مستقیم با مردم سخن بگوید. با اکثریتی که برای ریاست جمهوری روحانی خون دل خوردند. همانهایی که در شبکههای مجازی «#به عقب برنمی گردیم» را ترند کردند و در خیابانها گروه گروه آنهایی را که میل به حضور در انتخابات نداشتند، به پای صندوق کشاندند. 30 اردیبهشت امسال وقتی حسن روحانی به عنوان رئیس دولت دوازدهم رای اکثریت را گرفت، خیلیها منتظر بودند تا 1400 روزهای خوشی را ببینند. از همان ماههای ابتدایی و با لیست وزرای پیشنهادی دغدغهها پررنگ شد اینکه مبادا وعدهها عملی نشود! اوضاع بر وفق مراد نشده، حامیان روحانی این روزها کم رمق شدهاند و مخالفان در وسط گود قدرت نمایی میکنند. از مخالفان اصولگرا تا مخالفان دیگر، هرکدام از زاویهای خرسند از تضعیف حامیان اعتدال و اصلاحات هستند. وقتی ماه پیش، برخی شهرهای ایران صحنه تجمع معترضان شد و کف خیابان به عرصه مطالبه خواهی مردم تبدیل شد، عبور از روحانی را کلید زدند. چندی پیش عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در مصاحبهای با روزنامه «آفتاب یزد» گفت: «روحانی باید با مردم حرف بزند و واقعیتها را بگوید.» دوشنبه شب خیلیها امیدوار بودند از صداوسیما برخی دیگر از واقعیتها را از زبان رئیس جمهور بشنوند. اما به عقیده بسیاری نشد آنچه باید میشد.
نارضایتی 83 درصدی از مصاحبه!
حوادث اخیر، فشارهای اقتصادی، مشکل بیکاری و.. . همه موجب شده بود انتظارها از سخنان روحانی زیاد باشد. اما به نظر میرسد تنها تفاوت این سخنرانی در مجری آن بود. رضا رشیدپور شاید خیلیها را به دلیل سابقه نوع خاص اجرای خود به مقابل صفحه تلویزیون کشاند. از گفتگویی خاص حرف زده شد اما حاشیهها در این مصاحبه بر متن غلبه کرد، موضوعات اصلی جا ماند. همینها موجب شد تا نظرسنجیهایی که در گوشه کنار فضای مجازی شکل گرفت نشان از عدم رضایت حداکثری باشد. حسام الدین آشنا در توئیتر خود با این پرسش که «ارزیابی شما از پاسخهای مصاحبه شونده (روحانی)؟» از کاربران نظرخواهی کرد که تا لحظه نگارش این گزارش 6 هزار و 414 نفر در این نظرسنجی شرکت کردند که 83 درصد اعلام کردند پاسخها ضعیف بوده، 14 درصد گزینه متوسط و 3 درصد هم به گزینه عالی رای دادند. از سوی دیگر توئیتر پایگاه خبری جماران هم نظرسنجی دیگری را در این باره انجام داد که تقریبا نتیجه شبیه به همین بود. این آمار نشان میدهد انتظارات مردم از روحانی برآورده نشده است. مردم همانهایی هستند که 8 ماه پیش ساعات طولانی را در صف رای به روحانی طی کردند اما امروز انتظار دارند رئیس جمهور بیشتر روی وعدههایش بایستد. اینکه روحانی تحت فشار است برای خیلیها روشن است اما اینکه چرا او از پشتوانه مردمی خود در مواجهه با این فشارها استفاده نمیکند و واقعیات را نمیگوید، همچنان جای سوال است.
مطالبات مردمی گم شد
رضا رشیدپور مجری برنامه طرف دیگر این ماجرا بود. او هم موافق و مخالف داشت. عدهای اجرای او را یک قدم به جلو میدانستند. هرچند برخی نیز رشید پور را دلیلی برحاشیهای شدن مصاحبه میدانند؛ سوالاتی که بیشتر شبیه به مصاحبه با یک سلبریتی بود تا اینکه مصاحبه یک خبرنگار کاربلد با یک مقام سیاسی برای واکاوی مطالبات مردمی. با این حال اینکه راه برای رشید پور چقدر باز بوده هم جای سوال دارد. او قرار بود از آخر به اول موضوعات را مطرح کند اما از سانچی به زلزله کرمانشاه پرید در حالی که برخی تحولات در این میان گم شد. همه میدانیم فارغ از اینکه اعتراضات منحرف شد، منشا اعتراضات اقتصادی بود. دیروز هم معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور رویکرد، ابعاد و جهات اصلی گزارش وزارت کشور از حوادث اخیر را تقدیم رئیس جمهور کرد که در بخشهایی از آن آمده است: «3 ضلع پدید آورنده این حوادث را در یک سطح کلی؛ شامل استمرار فعالیتهای دشمنان خارجی کشور از جمله آمریکا و اقدامات اذنابش در منطقه و گروهکهای معاند، کاهش اعتماد عمومی به دلایل گوناگون از جمله ضعف کارآمدی سازمانها و نهادها در پاسخگویی به شرایط کنونی جامعه و نارضایتی ناشی از منازعات و برخی ضعفها و مدیریت ناصحیح افکار عمومی و افزایش مطالبات و انتظارات چه در رقابتهای انتخاباتی و چه در رقابتهای سیاسی بدون توجه به منابع و امکانات کشور و در نتیجه انباشت انتظارات تحقق نیافته و نارضایتی مردمی است.» ذوالفقاری با بیان برخی از ویژگیها و پیچیدگی عوامل موثر در بروز ناآرامیهای دی ماه گذشته به عنوان یکی دیگر از جهات گزارش ارائه شده از سوی وزارت کشور به ذکر جزئیاتی از ترکیب سنی و تحصیلات معترضان پرداخت و گفت:«59درصد افراد بررسی شده از شرکت کنندگان در تجمعات دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم، 26درصد نامعلوم، 14 درصد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و یک درصد با مدارک بالاتر بودند. همچنین 84 درصد افراد زیر 35 سال سن داشته و فاقد سابقه امنیتی بودند.» وضعیتی که نشان میدهد بخش مهمی از حوادث ریشههای داخلی
داشت. اما نباید از حق بگذریم درمواردی مانند موسسات بانکی غیرمجاز، جای اعتراض به روحانی نیست. موسساتی که حتی اگر تکرار مکررات باشد هم باید بگوییم دولت قبل مسبب رشد قارچ گونه آنها شد و حالا یکی یکی ورشکست یا تعطیل شدهاند و تجمعاتش برای روحانی باقی مانده. اما چه بهتر بود که روحانی صریح سخن میگفت.
از حق برخی از معترضان میگفت و خلاصه اینکه حوادث دی ماه گم نمیشد. رشید پور دیروز
درباره مصاحبه خود با رئیس جمهور گفت: «من مسئول مصاحبه با رئیس جمهور بودم نه مناظره با ایشان، من وظیفه داشتم از مشکلات و دغدغه مردم پرسش کنم نه اینکه به آنها پاسخ دهم، زمان برنامه
باید طولانی تر میبود چرا که بخش مهمی از پرسشها باقیماند» موضوع کمبود زمان مصاحبه را حسام الدین آشنا نیز در توئیتر خود به آن اشاره کرده است. اما اولین قدم در چنین مصاحبههایی، اولویتبندی به موضوعات مهم است. اگر قرار باشد به حاشیه برویم زمان هرچقدر هم طولانی شود خبری از آنچه مردم به خاطر آن پای تلویزیون مینشینند، نخواهد بود.» بنابراین نمیتوان چنین بهانهای را از رشید پور یا آشنا پذیرفت. هرچند رشیدپور میان کاربران بیش از مجریهای سابق دیده شد اما او نه در جهت متن که به دلیل حاشیهها مورد توجه بود.
ارتباط ضعیف روحانی با مردم
اما اینکه چرا رضایت از روحانی و سخنان او در مدت اخیر کاهش یافته و آیا فصلی از شکاف میان مردم و دولت در حال رقم خوردن است؟ آیا روحانی به وعدههایی که داده پایبند نیست و مسیر خود را عوض کرده؟ همه اینها سوالاتی است که میتواند در سرنوشت کشور تا 1400 تاثیرگذار باشد. یک نماینده اصلاح طلب مجلس در گفتگو با «آفتاب یزد» گفت: «روحانی واقعا میخواهد در جهت خواستههای مردم حرکت کند و حقانیت مردم را پذیرفته اما شرایطی که تحویل گرفته و فشارها و اما و اگرهایی که بر سر راه او است موجب شده تا نتواند در جهت بهبود شرایط و مطالبات مردم گام بردارد.» سهیلا جلودارزاده افزود:
«به عنوان یک نماینده مردم، پیشنهاد میکنم که شرایط را تغییر دهند. نباید مردم را در یک سقف شیشهای قرار داد و مانع از پیشرفت و توسعه و دست یابی به مطالبات شد. حتی میتوان از معاون اول در جهت بیان واقعیتها و پیش برد اهداف میان فشارها استفاده کرد همانطور که در دوره انتخابات چنین شد. نباید فقط برای رسیدن به قدرت از این ابزارها استفاده کرد و بهتر است
تداوم یابد.» این نماینده مجلس تصریح کرد: «علیرغم وجود منابع سرشار در کشور و همچنین جمعیت جوان و تحصیل کرده فراوان، متاسفانه نتوانستیم آن طور که باید در جهت توسعه حرکت کنیم. این درحالی است که جوانان ایران جذب سایر نقاط میشوند و آنجا کمکهای فراوانی به توسعه جهانی میکنند اما در ایران سکوی پرواز برای این استعدادها فراهم نیست.»
جلودارزاده یادآور شد: «تیم رسانهای و روابط عمومی دولت یک نقطه ضعف برای روحانی است و آنها نتوانستند ظرفیت و پشتوانه مردمی دولت را به خوبی در جهت اهداف هماهنگ کنند.» این نماینده مجلس افزود: «روحانی در پستهای شغلی که پیش از این داشته، بیشتر در اتاق فکر حضور
داشته و برخلاف روسای جمهوری چون آیتا...هاشمی در ارتباط با مردم نیاز به یک تیم روابط عمومی قوی دارد.» جلودارزاده در پایان خاطرنشان کرد: «این ضعف درحالی است که تریبونهای بسیاری برعلیه دولت سخنرانی میکنند و مکانها و صحنهای مذهبی که باید جایی برای عبادت و یادخدا باشد به بلندگوی ضددولتی تبدیل شده که نیاز است روحانی بیشتر با مردم در ارتباط باشد و بیشتر در راستای مطالبات آنها گام بردارد. واقعا مردم میخواهند به دولت کمک کنند چون میدانند دولت به باز شدن فضای سیاسی کمک کرده، اما نمیدانند چه کار کنند. مردم از بیکاری فرزندان خود رنج میبرند.»
روحانی، روحانی باشد
هنوز 6 ماه بیشتر از دولت دوازدهم نگذشته، روحانی میتواند شرایط را تغییر دهد، او در برهههای زمانی نشان داده که چنین قابلیتی را دارد اگر واقعا بخواهد. برای رسیدن به چنین شرایطی شاید بهتر باشد در تیم رسانهای خود هم، تجدیدنظری کند و تقویت آن را در دستورکار قرار دهد. خلاصه اگر بگوییم؛ روحانی باید همان روحانی انتخابات باشد پس «جسارتا» به عقب برگردید.
انتظار در حد «حالا خورشید» نتیجه در حد «نگاه یک»
مجید فکری - دوشنبهشب در حالی پای گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور نشستیم که اغراق نیست اگر بگوییم بیش از خود رئیسجمهور، رضا رشیدپور و شیوه هدایت گفت و گویش بود که بر تعداد مخاطبان این برنامه تلویزیونی افزود. شیوه ژورنالیستی خاصی که از وی در برنامه «حالا خورشید» شاهد آن بوده ایم؛ پرسشهایی به فرم قیف وارونه، تأملبرانگیز، چالشی و به شدت هدایتشده. شیوهای از مصاحبه که برای هر بیننده صاحب دغدغهای جذاب است.
بنابراین مخاطب رسانه ملی انتظار داشت همین شیوه را در این گفتوگوی تلویزیونی هم شاهد باشد اما با برنامهای مواجه شد که عدهای در فضای مجازی بر آن نام «شوی تلویزیونی» نهادند. هرچند خروجی کلی برنامه تا حدی متفاوت و حتی مفیدتر از نمونههای مشابه قبلی بود اما باز هم حس اغنای لازم را به مخاطب نمیداد. نه به این معنا که باید لزوماً تمامی سؤالات مهم و اساسی مردم و کارشناسان پرسیده و پاسخ داده میشد، بلکه به این معنا که بخش مهمی از سؤالات اساسی و مهمتر هرگز پرسیده نشد و طبیعتاً بیپاسخ هم ماند.
1- شاید ناکامی در اغنای مخاطب را بتوان در چند عامل خلاصه کرد. اول آن که فضای گفتوگو چندان تفاوتی با فضای گفتوگو های پیش از این نداشت؛ همان فضای رسمی و سنگین و فرمایشی که حتی برخی عبارات خاص رشیدپور برای شکستن آن بی فایده بود.
2- عامل دیگری که مخاطب را ناامید از دیدن گفت وگویی متفاوت کرد شاید چینش سؤالها و محتوای هر پرسش بود که باز هم چندان تفاوتی با گذشته نداشت. مضاف بر آن که جای برخی پرسشهای اساسی مردم و کارشناسان در آن خالی بود و به جای آنها، سؤالات کماهمیتتر پرسیده شد. هرچند در ابتدای هر پرسش با عباراتی از این دست مواجه میشدیم که: «جسارت بنده را ببخشید» یا «ناچارم بپرسم» یا «لبخند شما به من این اجازه را میدهد که خیلی صریح بپرسم» و... اما درست بعد از این عبارات، با یک پرسش معمولی و مسبوق به سابقه مواجه میشدیم که حتی میشد پاسخ آن را حدس زد.
3- عامل سوم نیز که به نوعی باز به تبحر مصاحبهکننده برمیگردد ترفند قدیمی و پیشپاافتاده ضدمصاحبهای است که رئیسجمهور محترم بارها از آن بهره جست و اتفاقاً به خوبی هم نتیجه داد و آن توضیح مجدد و مطول پرسش به جای پاسخ به آن است و در نهایت پاسخی کوتاه و گاه دیپلماتیک. در واقع این شیوه یکی از روشهایی است که تحت عنوان «تکنیکهای ضدمصاحبه» به برخی مسئولان آموزش داده میشود (یا برخی هم به طور تجربی آموختهاند!) و به مصاحبهشونده کمک میکند تا زمان را تلف کند و با تعداد کمتری سؤال مواجه شود و همین طور اجازه ایجاد چالش را از مصاحبهکننده بگیرد. در این گونه موارد، این مصاحبهکننده یا مجری برنامه است که باید با هدایت مصاحبه به شیوه بسته، از کلیگویی مصاحبهشونده و اتلاف وقت و در نتیجه بیعلاقگی و بیتوجهی مخاطب جلوگیری کند که متأسفانه رضا رشیدپور در این بخش هم موفق عمل نکرد.
هرچند نمیتوان نقاط قوت این برنامه را نیز نادیده گرفت از جمله تحدید موضوع و مصداقی کردن سؤالات توسط مصاحبهکننده و تأکید و پررنگسازی برخی پاسخهای رئیسجمهور برای ایجاد توجه و توقع.
خلاصه آن که 60 دقیقه گفتوگوی تلویزیونی رضا رشیدپور و حسن روحانی در حالی پایان یافت که رشیدپور به برنامه «حالا خورشید»ش برگشت و خیلی از ما تا 5 دقیقه بعد هنوز از خود میپرسیدیم: «همین؟ تمام شد؟»
خراسان
واکنش آشنا به حواشی گفتگوی زنده رئیس جمهور
مشاور رئیسجمهور در مورد میزان رضایت مردم از گفتوگوی تلویزیونی روحانی گفت: تا نظرسنجیهای معتبر غیر اینترنتی انجام نشود قضاوتها، «سطحی» و «زودهنگام» خواهد بود.
فارس: با گذشت دو روز از گفتوگوی زنده تلویزیونی رئیسجمهور با مردم، افکار عمومی و رسانهها همچنان به آن واکنش نشان میدهند. روزنامههای امروز (چهارشنبه)، برای دومین روز پیاپی تیتر یا عکس نخست خود را به آن اختصاص دادهآند. برآورد کلّی این واکنشها، حکایت از عدم اقناع مردم از سخنان دوشنبهشب روحانی دارد.
«جسارتاً به عقب برگردید»، «آلترناتیو روحانی»، «آنچه روحانی درباره اقتصاد نگفت»، «گفتوگویی که ۵ درصد را راضی کرد»، «آنچه نگفت و باید میگفت»؛ اینها تیتر برخی از روزنامههایی است که رویکرد اصلاحطلبی-اعتدالی دارند و حامی دولت محسوب میشوند.
در این رابطه به سراغ فردی رفتیم که در جریان گفتوگوی تلویزیونی روحانی، ظهور و بروز رسانهای پررنگی داشت. آنچه پیش رو دارید گفتوگوی فارس با حسامالدین آشنا؛ مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری است.
آیا بازخوردهای گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور را از جامعه دریافت کردهاید؟ واکنشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
قاعدتاً باید نظرسنجیهای رسمی انجام شود. در این مورد، هم صداوسیما کار خواهد کرد و هم نهادهای ذیربط.
برآورد شخصی شما چیست؟ به نظر شما آیا مردم از این گفتوگو اقناع شدند و نیازهای آنان پاسخ داده شد؟
این گفتوگو در مسیر درست و جهت درستی اجرا شد و فکر میکنم که تداوم آن، هم به شفافسازی وضعیت کشور کمک کند و هم مسائلی که مردم نیاز دارند از آن اطلاع پیدا کنند.
امروز بسیاری از روزنامههای حامی دولت که رویکرد اصلاحطلبی-اعتدالی دارند واکنشهای چندان مثبتی نسبت به این گفتوگو نشان ندادهآند؛ به عنوان مثال از تیتر «گفتوگویی که ۵ درصد را راضی کرد» استفاده کردهاند. آیا شما این را قبول دارید؟
فکر میکنم گفتوگو با مردم ضروری است و کلّ نظام احتیاج دارند که با مردم صحبت کنند. امیدواریم همه افرادی که نظر مردم برایشان مهمّ است و مردم هم نظر آنها برایشان مهمّ است به گفتوگو با مردم ادامه دهند.
شما قبول ندارید تعداد کمی از مردم از این گفتوگو راضی شدند؟
تا نظرسنجیهای معتبر غیر اینترنتی انجام نشود قضاوتها، «سطحی» و «زودهنگام» خواهد بود.
آیا برای گفتوگوهای تلویزیونی آینده، رویکرد خاصی را مدنظر دارید؟
مهمّ جمعآوری سؤالات و ابهامات و مسائل اجتماعی از سطح جامعه و منعکس کردن آن به ریاست محترم جمهور برای توضیح دادن است. این یک بخش کار است. بخش دوم کار، به دست آوردن برنامههایی که دولت برای اداره جامعه دارد و ارائه آنها به مردم است.
جای خالی اشتغال، رکود و تورم در گفتوگوی تلویزیونی رئيسجمهور
دریافتن اولویتهای امروز جامعه و دغدغههای فراگیر آن کار چندان سختی نیست چنانکه در گفتوگو با مردم میتوان مواردی از جملهاشتغال، رکود، تورم و مسکن را به عنوان دغدغههای اصلی آنها دریافت اما این موارد در مصاحبه رئیسجمهور یا مطرح نشد و یا چنانکه باید به آنها پرداخته نشد.
سرویس سیاسی-
سخن بیواسطه رئیسجمهور به عنوان نخستین مقام اجرایی کشور با مردم اتفاقی مبارک و خجسته است. مبارک و خجسته به آن دلیل که مردم در چنین اوقاتی منتظر هستند تا پاسخ پرسشهای خود را از رئیسجمهور بشنوند.
صرفه آنکه در گفت وگوی دوشنبه شب آقای روحانی که از رسانه ملی پخش میشد او نیز به این موضوع در ابتدای برنامه اشاره کرد. وقتی مجری برنامه در همان آغاز با جملاتی خاص به رئیسجمهور گفت: «میدانم با تسلطی که به دانش و سخنوری دارید خود را برای گفتوگویی خاص آماده کردهاید» روحانی در مقام پاسخ چنین برآمد که «خاص و غیر خاص را نمیدانم. مردم باید ابهاماتشان رفع شود و اگر اینگونه باشد به سؤالات آنها پاسخ داده شود بسیار مفیدخواهد بود» و این سخنی کاملا درست است اما باید دید که در عمل هم این اتفاق افتاده است یا نه؟
جای خالی اولویتها
روزنامه کیهان دست کم در روزهای اخیر چند گزارش پیرامون «دغدغهها و سؤالهای مردم» منتشر کرد. در 24 دی ماه «گزارش میدانی کیهان از مطالبات جوانان» با عنوان «حاشیه نروید! نیاز جواناناشتغال، مسکن و ازدواج است» براساس گفتوگوی خبرنگار کیهان با برخی جوانان در سطح شهر منتشر شد؛ گزارشی همراه با تصاویر جوانانی که هر کدام به صورت مجزا نیازها و اولویتهای خود را بر تابلویی نوشته بودند. روز دوشنبه نیز گزارشی با عنوان «13سؤالکلیدی از رئیسدولت دوازدهم» به چاپ رسید. مقایسه میان این دغدغهها و اولویتها با آنچه در گفتوگوی رئیسجمهور مطرح شد نکات قابل توجهی را در بر دارد.
حال پرسش اساسی این است که چگونه باید نیازها و اولویتهای یک ملت را در یک برنامه تلویزیونی با وقت محدود از رئیسجمهور جویا شد؟ به طور معمول رسانهها در چنین مواقعی راهکارهای گوناگونی برای طرح سؤالها دارند. قطعا یکی از اساسیترین ویژگیها برای انتخاب و گزینش سؤال فراگیری آن است. یعنی هر چه یک نیاز و دغدغه گستره بیشتری از مردم را در برگیرد به همان نسبت از اولویت بیشتری برخوردار میشود. بعضی از نیازها به آن اندازه در جامعه ملموس هستند و یا مورد توجه و تاکید مردم و رسانهها قرار گرفتهاند که هر عقل سلیمی به اولویت آنها رای میدهد؛ از قبیل بیکاری.
یکی دیگر از شیوههای رسیدن رسانهها به اولویتهای فراگیر جامعه ارجاع به گزارشهای میدانی یا نتایج نظرسنجی است. همچنین توجه به نظرات کارشناسان و رسانههای منتقد از دیگر روشهای دست یابی به پرسشهای اصلی مردم است.
سازوکار طراحی سؤالهای مصاحبه
حال باید پرسید که ساز و کار رسانه ملی برای طراحی پرسشهای برنامهای تا این اندازه مهم چگونه است؟ آیا این سؤالها از دفتر ریاست جمهوری یا مراکز دولتی تعیین میشود؟ یا گروهی از دبیران و دستاندرکاران خبر در سیما (به واسطه ارتباط هر روزه با نظرات مردم، روزنامه و خبرگزاریها و کارشناسان) تهیه این سؤالها را بر عهده دارند؟ و یا اینکه مجری برنامه در طرح سؤالها نقش دارد؟
دولت تدبیر و امید و طیف موسوم به اصلاحطلب همواره با شعارهایی نظیر آزادی و استقلال رسانه خود را به مردم نمایاندهاند اما در عمل آیا این چنین است؟! برخی چهرههای نزدیک به دولت برای مصاحبه 16بهمن 1392 خواستار چینش مجریها و سؤالات توسط خود دولت به سیاق گفتوگوی تلویزیونی پیشین رئیسجمهوری بودند. با این وجود مسئولان صداوسیما بر لزوم آزاد بودن سؤالات از رئیسجمهوری تاکید کردند. همین موضوع به تاخیر در پخش این مصاحبه انجامید.
تفاوت شعار تا عمل
روز بعد مخالفت ریاست جمهوری با مجری برنامه گفتوگوی تلویزیونی روحانی علت تاخیر و عدم پخش مصاحبه زنده رئیسجمهوری اعلام شد. کار به آنجا کشیده میشود که رئیسوقت صدا و سیما به شورای نظارت بر این سازمان نامهای مینویسد و تقاضا میکند تا این شورا «در مورد انتخاب مجری توسط روسای محترم قوا، و امتناع از پذیرش وظیفه قانونی و حرفهای رسانه ملی اظهارنظر» نماید.
جالب آنکه روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب روز بعد از آن مصاحبه آتش یکپارچه خود را به جانب رسانه ملی با این بهانه آغاز میکنند. آیا این با اصل آزادی رسانه و استقلال مورد ادعای ایشان مطابقت دارد؟ یا اینکه آزادی و استقلال رسانه نسبت به خواستههای یک حزب خاص تعریف میشود؟! و نکته دیگر آنکه تاکید و اصرار دفتر رئیسجمهور برای تعیین مجری برنامه مصاحبه باعث شد که این گمان در ذهنها شکل گیرد که آیا او در طرح سؤالها دخیل است؟ این نکته فارغ از چگونگی و زمان پرسیدن سؤالها توسط مجری است. یعنی حتی اگر یک مجری در طرح سؤالها نیز دخیل نباشد اما باز هم میتواند با «چگونگی پرسیدن سؤالها» و «زمان طرح آنها در برنامه» به میزان بسیار زیادی اثرگذار باشد که در ادامه به نمونهای از آن در مصاحبه دو شب قبل رئیسجمهور اشاره خواهیم کرد.
بیکاری در وقتهای اضافه!
پیش از این به اولویتها در طرح سؤالها اشاره کردیم. مسایلی از قبیل بیکاری، رکودی کهگریبانگیر واحدهای تولیدی است و یا تورمی که احساس آن در بطن جامعه با رویت آن در سایتهای آماری دولت متفاوت است. چیزی به پایان سال نمانده و بخش عمده سال 96 سپری شده است. قرار بود دولت چیزی قریب به یک میلیون شغل در سال ایجاد کند.
با توجه به اینکه موضوع بیکاری از اصلیترین معضلات جامعه است انتظار میرفت در گفتوگویی که به قول رئیسمحترم جمهور رفعکننده ابهامات و پاسخ دهنده به سؤالهای مردم باشد، در شمار نخستین پرسشهای برنامه قرار گیردکه زمانی مقتضی برای پاسخ به آن موجود باشد و البته مجری زبان گویای مردم باشد و از وعدههای رئیسدولت به آنها جویا شود. نه اینکه در پایان برنامه به آن اشارهای کند. اشارهای که باعث میشود تا هم برنامه خالی از طرح موضع اشتغال نباشد و هم زمان برای آن به قدر کافی وجود نداشته باشد. چنانکه در فرصت انتهای برنامه رئیسجمهور تنها به تبصره 18 در لایحه بودجه برای اشتغال اشاره میکند. اما آیا این برنامه جای آن نبود تا از رئیس قوهمجریه درباره وعده ایجاد قریب به یک میلیون شغل در سال پرسش شود؟!
سؤالهای بیخاصیت
نمونهای که در بالا اشاره شد در مورد زمان طرح سؤال بود اما درباره نمونهای برای چگونگی طرح سؤال به موضوع مسکن باید اشاره کرد. مجری برنامه پیرامون مسکن از رئیسجمهور میگوید که طرح شما پیوست فرهنگی ندارد! آیا این سؤالی است که انتظار میرود تا مجری چنین برنامهای بپرسد؟ یا اینکه سؤال مردم این است که پس از گذشت قریب به پنج سال باید از رئیسجمهور پرسید در طول این سالها دولت تدبیر و امید چه کاری برای مسکن مردم کرده است؟
نکته عجیبتر آنکه رئیسجمهور در عرصهای که سؤال بیخاصیت مجری ایجاد کرده تاختوتاز به کارنامه مسکن دولتهای قبل را پی میگیرد و در بخشی از آن میگوید: «اینکه یک قوطی درست کنیم به نام مسکن اینکه نمیشود مسکن»! در این نقطه گفتوگو اگر انفعالگریبانگیر مجری نباشد حتما میپرسد: بسیار خوب جناب رئیسجمهور؛ شما که ساختههای قبلیها را «قوطی» مینامید حتما بهتر از آنها را ساختهاید گزارشی از آنها به مردم ارائه بدهید!
تحریف یک مجری در روز روشن!
شروع برنامه مصاحبه رئیسجمهور را به یاد بیاورید. یک روزنامه حامی دولت دیروز مدعی شده بود که مجری گفتوگوی رئیسجمهور از منتقدین دولت است! حال آنکه دولت نشان داده که در برنامهای که خود مجری آن را انتخاب نکند حضور نمییابد.
نکته دیگر که باید یادآور شد این است که شاید این دست رسانهها فراموش کردهاند که «رشیدپور» مجری متینگهای انتخاباتی دولت تدبیر و امید بوده است! البته اینکه وی از آقای روحانی حمایت کرده محل ایراد نیست بلکه نمایاندن او به عنوان منتقد دولت کاری دور از اخلاق رسانهای و صداقت حرفهای است.
در باب انتقاد زنجیرهایها
حال و هوای روزنامههای زنجیرهای دیروز قابل تامل بود. این روزنامه نیز با مشی منتقدانه به سراغ مصاحبه رئیسجمهور رفته بودند. اما این مشی و هدف طیف موسوم به اصلاحطلب از جنس منتقدان واقعی دولت نبود. دلیل این تفاوت در نگاهی گذرا به صفحات نخست این روزنامهها پس از هر سخنرانی یا مصاحبه روحانی مشخص میشود.
مرور رفتارهای طیف روزنامههای زنجیرهای گویای آن است که از رئیسجمهور انتظار گفتوگویی جنجالی داشتند و انتقاد رسانههایی که همواره موضوع معیشت مردم، اقتصاد جامعه و سربلندی و احقاق حق ایران در جوامع بینالمللی را مطرح کردهاند متفاوت است
کیهان
همه ناراضی
حسن روحانی دوشنبهشب در یک برنامه زنده تلویزیونی حضور یافت تا براساس آنچه حامیان دولت میگفتند گفتوگویی صریح با مردم داشته باشد اما این بار نیز او نتوانست رضایت حامیان خود را کسب کند و موجی از انتقادات در شبکههای مجازی درباره اظهارات او به راه افتاد. به گزارش «وطنامروز»، آخرین گفتوگوی زنده تلویزیونی حسن روحانی به آذرماه سال جاری بازمیگردد. حالا پس از نزدیک به 2 ماه روحانی بار دیگر به قاب تلویزیون آمد تا با مردم سخن بگوید. گفتوگوهای تلویزیونی حسن روحانی در 4 سال گذشته همواره با حاشیههای عجیبی همراه بوده است. سال 92حسن روحانی نخستین گفتوگوی زنده خود را با مردم در شرایطی برگزار کرد که مجریان این برنامه از ساعتها قبل از آغاز گفتوگو به اتاق قرنطینه منتقل شده بودند. افشای این موضوع انتقادات زیادی را نسبت به اقدام امنیتی نهاد ریاستجمهوری به دنبال داشت. علاوه بر گفتوگوی نخست حسن روحانی، سایر گفتوگوهای تلویزیونی وی نیز با حاشیههایی همراه بوده است. یکی از اصلیترین حاشیهها، نوع گفتار حسن روحانی در این گفتوگوها بوده است. حامیان و منتقدان حسن روحانی همواره بر این نکته تاکید داشتند که روحانی در گفتوگوهای زنده تلویزیونی به ارائه کلیات و همچنین آن چیزی که باید بشود، تمرکز کرده است و هیچ گزارش روشنی از اقدامات دولت در زمینههای اقتصادی ارائه نمیکند. منتقدان البته به یک نکته دیگر نیز اشاره میکردند و آن اینکه روحانی در کنار این موضوع، ریشه تمام مشکلات را به دولت قبل پیوند میزد. این بار اما مسؤولان نهاد ریاستجمهوری برای کاستن از انتقادات نسبت به حسن روحانی، به جای تدوین گزارشی از اقدامات دولت، ترجیح دادند مجری گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور را تغییر دهند تا شاید با سوالاتی نسبتا چالشی، رضایت نسبی هواداران دولت و منتقدان را به دست بیاورند. بر همین اساس نیز گفتوگوی تلویزیونی دوشنبهشب حسن روحانی با اجرای رضا رشیدپور، مجری برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» شبکه 3 سیما برگزار شد. رشیدپور که مجری برنامههای انتخاباتی حسن روحانی در سال 92 بود، در این گفتوگو سعی کرد سوالات نسبتا صریحتری از حسن روحانی بپرسد. او هر چند در این گفتوگو بیش از 4 بار از واژه «گفتوگوی خاص» و «گفتوگوی متفاوت» استفاده کرد اما این واژهها نیز نتوانست از انتقادات نسبت به تازهترین گفتوگوی تلویزیونی روحانی بکاهد و رضا رشیدپور ناچار شد صبح روز گذشته در برنامه تلویزیونی خود، توضیحاتی درباره این گفتوگو بدهد. گفتوگوی زنده تلویزیونی حسن روحانی در شرایطی انجام شد که او آخرین بار
هفتم آذرماه امسال به صورت زنده با مردم گفتوگو کرده و در این مدت اتفاقات و حوادث ناگواری همچون زمینلرزهها در کشور، ناآرامیها، حادثه سانچی، بحران گرد و غبار در خوزستان و افزایش روز به روز قیمت دلار اتفاق افتاده بود و افکار عمومی در انتظار اظهارنظر رئیسجمهور در این باره بودند. اما او تقریبا برای هیچ یک از این سوالات پاسخهای قانعکنندهای نداشت و تنها به کلیگویی بسنده کرد. شاید مهمترین سوال در این زمینه مربوط به افزایش ناگهانی قیمت دلار در چند روز گذشته بود که حسن روحانی به جای پاسخ مناسب به این سوال، به مردم اطمینان داد در این زمینه نگرانی نداشته باشند. کلیگوییهای حسن روحانی در این گفتوگوی یکطرفه بار دیگر او را در سیبل انتقادات قرار داد و موافقان و مخالفان دولت به این برنامه واکنش نشان دادند. بخشی از این انتقادات به تازگی نداشتن سخنان رئیسجمهور برمیگشت و اینکه حرفهای این گفتوگو تفاوتی با صحبتهای گذشته نداشت و تکراری است. نخستین واکنش را، محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات نشان داد. وی در کانال خود نوشت: «مصاحبه رئیسجمهور پایان یافت. متاسفانه سوالات آقای رشیدپور متفاوت نبود. حتی طعم سخنرانیهای آزاد خود روحانی را نداشت. از سیاست داخلی و خارجی و حتی اقتصاد حرف مهمی پرسیده نشد. کشور غرق در ناامیدی است. به حوادث اخیر اشاره نشد. کشور به مصاحبه دیگری احتیاج داشت.» صادق زیباکلام، از حامیان دولت نیز سخنان روحانی را در کاهش آرای وی موثر دانست. او در گفتوگو با فرارو گفت: «ایراد اساسی و بنیادی که به مصاحبههای آقای روحانی وارد است، این است که فحوای کلام و گفتوگوی ایشان بهگونهای است که تصور میشود ارزش زیادی برای فهم و درک مردم قائل نیست. روحانی یک جوری صحبت میکند که گویی مخاطبانش یک مشت کودکان خردسال هستند که با قشنگ صحبت کردن و لبخند زدن میتوان این کودکان را راضی کرد.» او افزود: «مشکل دیگر مصاحبههای آقای روحانی این است که یا تعمدا یا سهوا اساسا وارد مسائل واقعی نمیشود. وقتی به مصاحبه آقای روحانی گوش میکنیم تصور میکنیم ما دو ایران داریم. یک ایرانی که ۸۰ میلیون مردم در آن زندگی میکنند و هزار و یک جور مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... دارد و یک ایرانی که آقای روحانی در آن زندگی میکند که گویی هیچ مشکل خاصی وجود ندارد، حالا یکسری تنگناها وجود دارد که آنها هم درست میشود. این بیشتر باعث سرخوردگی و انزجار مردم و مخاطب میشود.» زیباکلام معتقد است: «اگر یک نظرسنجی صورت گیرد مشخص میشود هر بار که او در گفتوگوی تلویزیونی حضور پیدا میکند یک درصدی از
۲۴ میلیون هوادارش ریزش پیدا میکند. زمانی هست که آقای روحانی میتواند بگوید من هیچ کاری نمیتوانم بکنم، بودجه نداریم، امکانات نداریم و...، اما اینکه آقای روحانی طوری صحبت میکند که گویی هیچ مشکل و مسالهای وجود ندارد خیلی برای مردم دردآور و زجرآور است.» عزتالله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صداوسیما نیز در توئیتی خواستار عذرخواهی روحانی شد. او نوشت: «پیشنهاد میکنم آقای روحانی به خاطر استفاده از کلمه «قوطی» برای سرپناه میلیونها نفر از مردم عزیزمان از آنان عذرخواهی کند. درسته که خانه آنان در مقابل خانههای دولتمردان، حکم قوطی را دارد، ولی روضه مکشوف هم خوب نیست!» اما آنچه اوج انتقاد از برنامه تلویزیونی حسن روحانی را نشان میدهد، توئیت نظرسنجی حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای حسن روحانی بود. او سوالی را برای فعالان اجتماعی به نظرسنجی گذاشت و از آنان خواست نظرشان را درباره پاسخهای مصاحبهشونده اعلام کنند که بیش از 75 درصد پاسخهای حسن روحانی را ضعیف دانسته و از آن ابراز نارضایتی کرده بودند.
وطن امروز
نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
روحاني دوباره ميآيد؛ اينبار خبري
مصاحبه اخیر حسن روحانی موجب شد تا مشخص شود که میتوان از جهات دیگری نیز با رئیسجمهور کشور سخن گفت و حتما لازم نیست که صرفا مجری برنامه سیاسی باشد. پس از آن بود که کارشناسان تاکید کردند این مصاحبه باید سنگ بنایی شود برای حضور هرچه بیشتر رئیسجمهور و وزرا در صداوسیما و سایر رسانهها تا در تعامل بیشتر و بهتر با مردم به گزارش عملکرد خود در گذشته و برنامههای آینده بپردازند و موانع را با آنها در میان بگذارند. در این راستا بسیاری گلایهمند بودند که در مصاحبه اخیر رئیسجمهور طرح برخی مسائل مغفول ماند که از این حیث محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: «رئیسجمهور تا دو هفته دیگر مصاحبهای مطبوعاتی با خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی خواهند داشت و بخش دیگری از صحبتهای خود را در آن زمان مطرح خواهند کرد». پیش از این زمانی که خبری مبنی بر گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور با مردم منتشر میشد همگان یک سیکل خاص، بسته و کلیشهای را به یاد میآوردند که یک نفر در مقام مجری مقابل رئیسجمهور مینشست و سوالاتی مشخص و از پیش تعیین شده میپرسید و رئیسجمهور نیز بنابر صلاح و ضرورت در مقام پاسخ بر میآمد. البته این رویه در مصاحبه اخیر رئیسجمهور تغییر کرد جایی که رضا رشیدپور مجری برنامههای اجتماعی تلویزیون در مقابل حسن روحانی قرار گرفت. البته گرچه با اظهارات مجری برنامه در خصوص متفاوت و خاص بودن مصاحبه بسیاری امیدوار شدند که شاهد گفتوگویی چالش بر انگیز باشند، اما شرایط به گونهای پیش رفت که خود رشیدپور نیز غرق در مصاحبه شد و مدیریت زمان را از دست داد. از این رو طبق اذعان مجری و میهمان باید زمان بیشتری به این مصاحبه اختصاص داده میشد تا به مسائل دیگری که جامعه چشم انتظار شنیدن آن از سوی روحانی بود پرداخته شود اما چنین نشد. مسائل متفاوتی چون ریشهها علل و عوامل اعتراضات اخیر، موانع و مشکلات دولت در راستای تحقق مطالبات مردم، بودجه سال آینده و... اما پرواضح است که مصاحبه اخیر رئیسجمهور با وجود تمام کم و کاستیها نسبت به سایر گفتوگوهای روحانی پیش از این، بهتر بود. عبد ا... ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به این گفتوگو آن را بهترین مصاحبه 5 سال اخیر روحانی میداند. از این رو شاید بتوان مصاحبه اخیر روحانی را نقطهعطفی در ساختارشکنی رسانهای در مصاحبه عنوان کرد که توانست مصاحبه با رئیسجمهور را از یک سیکل خاص و کلیشهای خارج کند و سنگ بنایی برای گفتوگوهای متفاوتتر با رئیسجمهور باشد.
دیده شدن
دیروز معاون اطلاع رسانی و ارتباطات دفتر رئیسجمهور، به اظهارنظرها نسبت به گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور با مردم واکنش نشان داد. در یادداشت توئیتری پرویز اسماعیلی آمده است: موج بیسابقه اظهار نظرهای مخالف و موافق، سیاسی و یا کارشناسی؛ یعنی مصاحبه اخیر رئیسجمهور بیشتر از همیشه دیده شد. این از مهمترین اهداف طراحی یک مصاحبه است. واکنشها، نیمه دوم هر فرایند ارتباطی است که اگر درست دیده شود، زمینهساز رفع مشکلات و اقناع افکارعمومی است.
بار دیگر
رئیس دفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه هیأت دولت درباره طرح انتقاداتی نسبت به مباحث مطرح شده در گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهوری با مردم اظهار داشت: آقای رئیسجمهور در هر مصاحبه تنها فرصت طرح برخی موضوعاتی که از پیش هدفگذاری کردهاند را دارند. در مصاحبه اخیر نیز تنها فرصت برای طرح بخشی از این موضوعات فراهم شد. به گزارش ایسنا محمود واعظی گفت: رئیسجمهور تا دو هفته دیگر مصاحبهای مطبوعاتی با خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی خواهند داشت و بخش دیگری از صحبتهای خود را در آن زمان مطرح خواهند کرد. وی با تاکید بر اینکه روحانی در گفتوگوهای تلویزیونی قبلی درباره مباحثی نظیر برجام، تورم، رونق و گرانی صحبت کرده بودند، افزود آنچه که مهم است این است که در گفتوگوی تلویزیونی اخیر رئیسجمهوری مباحثی که تاکنون مطرح نشده بود، مورد توجه قرار گرفت. رئیسجمهور هدفگذاری کرده بودند که درباره مباحثی نظیر محیط زیست، اشتغال و ساختمانهای فرسوده صحبت کنند و طبیعی است که اگر نمیخواهیم زمان مصاحبه طولانی شود، فرصت برای طرح همه مباحث نباشد. رئیس دفتر رئیسجمهور درباره نحوه انتخاب مجری برنامه گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور با مردم تصریح کرد: مجری برنامه با تفاهم میان دولت و صداوسیما انتخاب شد، واعظی خاطر نشان کرد: مجری برنامه مباحثی که از نظر او دغدغه مردم بود را مطرح کرد.