نشر این خبر با یاد ناشر"سرزمین جاوید" شایسته است
از زمان اعلام محرومیت ششماهه آلکثیر، اما توهین به عربستانیها و اعضای کنفدراسیون فوتبال آسیا به فضای مجازی کشیده شد. ترکیب آلکثیر با آلسعود، واژه توهینآمیز «آلکثیف» را ساخت. میشد اسمش را هیجان فضای مجازی گذاشت، ولی این هیجان کاذب پایش را به فضای حقیقی که هیچ، به صفحه نخست چندین روزنامه هم کشاند.
همین صبح روز گذشته دو روزنامه ورزشی و دو تا سیاسی از این توهین عجیبوغریب در صفحه نخست استفاده کردند. «باخت آلکثیف با همه فوتبال سیاسیشان به پرسپولیس»، «آلکثیف آلکثیر را محروم کرد»، «انتقام تمیز از آلکثیف» و «ترفند آلکثیف»، تیترهای نامناسبی بودند که روی جلد رفتند.
ناراحتیم؛ از بازی ناجوانمردانهای که پشت پرده صورت گرفته، عصبانی هم میشویم، ولی آیا ناراحتی و عصبانیت دلیلی برای بهکاربردن کلمات نامناسب در فضای رسمی است؟
شاید تصمیمات هیجانی بوده و اگر زمان به عقب برگردد، دستکم یکی، دو روزنامه چنین واژهای را استفاده نمیکردند. اما آنهایی که از توهین به عربستانیها و فحاشی به این کشور استفاده آگاهانه میکنند، دنبال هدف مشخصی هستند؟
فوتبال ایران هنوز تاوان بالارفتن «عدهای خاص» از دیوار سفارت همین کشور عربستان را میدهد. فوتبال باشگاهی به کنار، کار به جایی رسیده که فوتبال ملی هم به خطر افتاده است. از دیوار سفارت تا جلد روزنامهها، آیا فحاشی به عربستانیها جایز است؟
عجیبتر آنکه ادعای «فرهنگ ایرانی»، سالهای سال است درونمان غوطهور است. از مهر ایرانی میگوییم، ولی وقتی هیجان غلبه میکند و پای عربستان در میان باشد، احتمالا فحاشی هم جایز میشود!
مورد عجیب اینکه این واژه توهینآمیز به رادیو هم کشیده میشود؛ عجیبتر آنکه از زبان سرپرست مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس هم مطرح میشود! مهدی رسولپناه در گفتوگو با رادیو تهران بدون لحظهای درنگ میگوید «آلکثیف» میخواهد زهرش را به پرسپولیس بریزد؛ همین جملهاش تیتر سایت و خبرگزاریها میشود و دوباره ناسزا وجههای معقولانه به خودش میگیرد!
مهدی رسولپناه درباره شایعاتی که به راه افتاده و پایهگذار شکایت النصر از پرسپولیس شده، به رادیو میگوید: «این مسائل قانونی نیست؛ شیطنتهایی است که از سوی آنها انجام میشود. این اتفاقات هم از داخل و هم از آن طرف صورت میگیرد. به قول معروف این «آلکثیف» میخواهد زهرش را به پرسپولیس بریزد. کاری که در قبال آلکثیر صورت گرفت، مظلومیت او و پرسپولیس را نشان داد. ما یک جواب محکم و تودهنی خوبی به آنها دادیم؛ چون خدا با پرسپولیس بود».
کسی از رسولپناه نمیپرسد کدام «به قول معروف»؟
چه میشود که سرپرست مدیرعاملی باشگاهی بزرگ که پسوند «فرهنگی- ورزشی» را یدک میکشد، از توهینی ناخوشایند به عنوان عبارتی رایج یاد میکند و آن را بدون مزمزهکردن در رسانه ملی به زبان میآورد؟ در قبال رفتاری که با عیسی آلکثیر شده، بسیاری ناراحت هستند، ولی آیا این ناراحتی حق را به این افراد میدهد تا توهین علنی کنند؟
واژه توهینآمیز مذکور در شرایطی کل عربستانیها را شامل شده که اتفاقا پس از رأی صادرشده از سوی AFC چندین خبرنگار عربستانی به این رأی بهشدت اعتراض کرده و داد مظلومیت پرسپولیس را سر دادند. آیا حق آنهاست که فحش بخورند و با یک چوب رانده شوند؟ البته که شاید توهین به عربستانیها، سرپوشی برای افتضاح مدیریتی باشد که ایرانیها اسیرش شدهاند؟ شاید آنقدر هیجان و عصبانیت غلبه کرده که منطق را فراموش کرده و قدرت تحلیل درست را از دست دادهایم؟ عربستانیها از فرصت بهدستآمده استفاده کردهاند؛ آنها از نداشتن مدیر لایق ایرانی در کنفدراسیون فوتبال آسیا نهایت استفاده را بردهاند و ضربهشان را زدهاند. حال، کدامیک منطقیتر است؛ فحاشی یا داشتن یک کرسی بهدردبخور در AFC؟ آنهایی که گزینه نخست را انتخاب میکنند، راهشان مشخص است، آنهایی هم که سراغ گزینه دوم میروند، بهتر است از خودشان بپرسند اسم نایبرئیس ایرانی کنفدراسیون فوتبال آسیا چیست؟ شرق
تگ ها
توهین اعراب عربستان کنفدراسیون فوتبال آسیا آل سعود باخت آلکثیف با همه فوتبال سیاسیشان به پرسپولیس آلکثیف آلکثیر را محروم کرد انتقام تمیز از آلکثیف ترفند آلکثیف تیم فوتبال پرسپولیس هواردان طرفداران سفارت عربستان مهدی رسولپناه